فضائل آسمانی
خلاصه آلبوم:
1. امام حسین (علیهالسلام) مظهر عبودیّت و بندگی.
2.آنچه برای خدا شود، جاودانه میگردد.
3. قیمت عمل به نیّت آن است.
4. تمسّک به ائمّه (ع) ، تنها راه نجات.
5. دین سلیقهای نیست!
6. ارزش و جایگاه محبّت ائمّهی اطهار (ع) .
7. صبر در مصائب و برآورده نشدن حاجات.
تاریخ سخنرانی:
محرم ۱۴۳۲
۱۳
- همگی ما کارهایی را که در طول روز انجام می دهیم از تقسیم بندی سه گانه زیر خارج نیستند:
نوع اول اعمالی هستند که عبادت بوده و ما در انجام آن ها توجه داریم و نوع دوم اعمالی هستند که در آن قصد عبادت و توجه نداریم و اعمال نوع سوم _ که إن شاء الله همه ما سعی بر آن داریم که هیچ یک از اعمال این دسته را مرتکب نشویم _ معاصی و محرمات هستند.
- اغلب ما بعد از انجام عبادت، حسرت می خوریم که چرا توجهمان را در طی انجام عمل از دست دادیم؟! (مانند توجه داشتن و حضور قلب هنگام نماز ، زیارت و...)
- تمام اعمالی را که در طول روز انجام می دهیم می تواند موجب قرب به خداوند شود و این تقسیم بندی که بعضی از اعمال حیوانی و بعضی الهی است غلط است؛ زیرا در دین برای تمامی اعمال دستور داریم که با توجه به این دستورات می توان موجبات قرب به خداوند را فراهم نمود.
- یکی از توفیقات ما شیعیان این است که در دهه اول ماه محرم سیاه به تن نموده و در مجالس عزاداری سید الشهدا علیه السلام شرکت می کنیم. به واقع آیا متوجه هستیم قدم هایی که برای شرکت در این مجالس برداشته می شود ، عبادت است؟! باید همواره توجه داشته باشیم آنگونه نشود که این عبادت برایمان عادت شود.
- یکی از ویژگی های این خاندان این است که هرگاه ما متوجه آن ها شویم، از روی لطف به ما عنایت می کنند.
- محرم هر سال که فرا می رسد، گویی حزنی در دل ما زنده می شود که حقیقتاً باید شکرگزار این نعمت الهی بود.
- شایسته است عزاداران، هنگام شرکت در این گونه مجالس، متوجه این امر باشند که با هر نفسشان برای آن ها عبادت می نویسند.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَه ...
امام صادق علیه السلام فرمودند: نَفَس شخص اندوهگین برای ستمى که بر ما رفته، تسبیح [خداوند] و اندوه او برای ما عبادت است ...
- بنابراین چه نیکوست که قبل از ورود به مجلس عزای سید الشهدا علیه السلام در آستانه درب، تأملی نموده و با خود بگوییم "بسم اللَّه و باللَّه و فی سبیل اللَّه و على ملّه رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله" و این توجه را در دل خود زنده کنیم تا عنایتی ویژه به ما نمایند.
×
- ائمه اطهار علیهم السلام در روز الست پیشتاز بوده اند و امتحان بندگی خویش را داده اند.
- صفت ممتاز ائمه علیهم السلام "بنده بودن" است که فضائل ایشان از این صفت نتیجه شده است.
- در شب معراج، پیامبر صلوات الله علیه و آله به مقامی رفتند که جبرئیل علیه السلام اجازه حضور در آنجا را نداشت و این از فضیلت بندگی پیامبر صلوات الله علیه و آله است. (آیه 1 سوره مبارکه اسراء)
- امام حسین علیه السلام مظهر عبودیت و بندگی اند؛ لذاست که ایشان را " ابا عبد الله " خطاب می کنیم.
- از دیگر ویژگی های ائمه علیهم السلام این است که هر آنچه علم نامیده می شود در نزدشان موجود است؛ همچنین ایشان از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، آگاهند؛ که از مصادیق علم غیب به شمار می رود.
- طرح این سوال که "اگر از مقتلشان آگاهند چرا در آنجا حاضر می شوند؟! آیا این معنای خود کشی نمی دهد؟!" به خاطر آن است که ما از جایگاه خود این تحلیل را می کنیم که یقیناً جایگاه ما، مقام بندگی تام خداوند متعال نیست. در حقیقت، یکی از نشانه های بندگی آن است که شخصی از نحوه شهادت خود و اسیری خانواده اش آگاه باشد و در عین حال صبوری پیشه کرده و به بهترین صورت، به آنچه خداوند برایش مقدّر نموده عمل نماید.
- البته ناگفته نماند حرکت امام حسین علیه السلام کاملاً توجیه زمینی نیز دارد. چرا که در مدینه می خواستند ایشان را شهید کنند؛ لذا ایشان به حرم امن (مکه) رفتند؛ آنجا هم بیم شهادت می رفت؛ لذا هنگامی که از کوفه حدود 12000 دعوت نامه برایشان آمد، به سمت آنجا رهسپار شدند و در میان راه در کربلا ایشان را متوقف کرده و هیچ راه پس و پیشی برای ایشان باقی نگذاشتند و ...
- تمامی فضائل امام حسین علیه السلام از بندگی ایشان حاصل می شود. خداوند متعال می فرمایند " اِنَّ اللهَ شَاءَ اَن یَرَاکَ قَتِیلاً ..." و امام حسین علیه السلام که تمام وجودشان بندگی خداوند متعال است، مطیع و فرمانبردار تسلیم امر او می شوند.
- لذا می گوییم "السلام علیک یا ابا عبد الله " سلام بر تو ای پدر بندگی خدا.
×
- فضائل آسمانی ریشه در ذلت و خشوع در برابر پروردگار دارد؛ ادب حضور در مقابل خداوند متعال، خشوع و خضوع و ذلّت است و هیچ راهی جز این به سوی خداوند متعال وجود ندارد.
- چرا ما گاهی نسبت به فضائل ائمه علیهم السلام ناباوریم؟
- خداوند به مخلوقش هر آنچه از علم و قدرت می خواهد ، می دهد و این کار بر او گران نمی آید؛ چون خالق است و همه چیز در ید قدرت اوست.
- مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ ... (آیه 80 سوره نساء)
کسى که از پیامبر اطاعت کند، همانا خدا را اطاعت کرده ...
- دین چیزی جز اطاعت از رسول و ائمه علیهم السلام نیست چون همان اطاعت از خداوند است.
- عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ الْأَئِمَّهِ مَوْرِداً لِإِرَادَتِهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَیْئاً شَاءُوهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ (بحار الأنوار ج25 ص372 باب13)
حضرت امام علی النقى علیه السلام فرمودند: خداوند دل هاى ائمه را محل اراده خود قرار داده اگر خدا چیزى را بخواهد آن ها خواهند خواست و این معنى آیه "ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ"(آیه 30 سوره انسان) است.
- کربلا مظهر عبودیت امام حسین علیه السلام و محل ظهور کینه ها و احقاد دشمنان اهل بیت علیهم السلام است.
- ائمه علیهم السلام بنده تام خداوند متعالند و خواسته ای جز خواسته معبود خویش ندارند. بنابراین وقتی خداوند می خواهند امام حسین علیه السلام را قتیل ببینند، خود حضرت هم می خواهند خود را قتیل ببینند. اولاد و اصحاب هم همگی تسلیم امر مولای خود هستند و هیچ شکایتی نمی کنند.
×
- بندگی خداوند متعال بالاترین درجه کمال آدمی است. هر کس اوصاف ائمه علیهم السلام را بشنود و فضایل آنها را بخواند، به یقین خواهد یافت که از آن حضرات، ذلیل تر و بنده تر در مقابل خداوند متعال وجود ندارد.
- مقام رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم غیر قابل مقایسه با مقام رسولان دیگر است؛ چرا که از هر بنده ای بنده تر است.
- این اشرف بندگان، وصی ای دارد که آن وصی، خود را «... عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّد ...»* معرفی می نماید. آن کس که به امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شود به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد شده است و به واقع، نشانه اطاعت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم، اطاعت امیرالمؤمنین علیه السلام است. آن که عبد محض خداست و در مقابل خداوند خاضع و ذلیل است، قرارگاه وعده خداوند می شود و در آنجا امر خداوند امنیت دارد و اجرا می شود.
- معنای بندگی چیست؟ کسی که بندۀ معبودش گردد، خواسته های او چیزی جز خواسته های معبودش نخواهد بود. لذا خداوند می فرمایند: سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده اند؛ هم آن هایی که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند.
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ(آیه 55 سوره مائده)
- این مقام ولایت و سرپرستی، شأن یک بنده کامل است. امروز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این مقامند.
- بنابراین آن هنگام که برآورده شدن حاجت هایمان را از ائمه علیهم السلام می خواهیم، هیچ منافاتی با این که آن را از خداوند بخواهیم ندارد؛ زیرا ایشان این مقام را از بندگی پروردگار دارند و خداوند متعال این مقام را به آن ها داده است و به اذن خداوند و از طرف او حوائج را برآورده می نمایند.
............................................................................................................
* اصول کافی: ج1 ص90 (ترجمه: ... من بنده ای از بندگان محمّدم صلوات الله و سلامه علیه و آله ...)
×
- انسان می تواند به جایگاهی رسد که دیگر از خود خواست و ارداه ای جز خواست و ارداه ی خداوند نداشته باشد و این مرتبه ی بندگی است.
- این سوال مطرح می شود ،حال که امام حسین علیه السلام به خواست خداوند شهید شده اند و این، خواست خودشان نیز بوده ، بنابر این چرا باید ناراحت باشیم؟!
- خداوند متعال به انسان هم قدرت و هم اختیار داده است. انسان را بر پایه ی فطرت خلق نمود؛ سپس به او عقل داد و پیامبران علیهم السلام را برای تذکر و تنبّه او به فطرت، فرستاد. کارهای انسان بر اساس تقدیر خداوند صورت می گیرد. تقدیر نوشته ای است که بر اساس خواست ما تنظیم می شود و خداوند آن را مقدّر می نماید. البته خداوند گاهی هم جلوی اراده انسان را می گیرد. (مانند مانع شدن تخریب کعبه توسط سپاه ابرهه و نزول عذاب بر آنان.)
- مفهوم اختیار انسان این است که اگر انسان معصیتی را مرتکب می شود بر اساس خواست و اراده اوست و اگر خداوند نیروی آن را می دهد و آن را مقدّر می کند به این معنا نیست که به آن رضایت داده است.
- اراده خداوند با رضایتش متفاوت است. اگر معصیت خواست خداوند باشد پس چرا پیامبران از طرف او برای هدایت آمده اند؟!
- خداوند متعال که سبحان است و حالت و انفعالی ندارد، رضایت و خشنودی خود را در رضایت و خشنودی ولی اش قرار داده است.
×
- صبر، فاصله بین خواست و رضایت است. البته خواست و اراده خداوند متعال بر ظلم از طرف ما، نشان رضایت او نیست !
- یکی از امتیازات ائمه اطهار علیهم السلام و پیامبران اولوالعزم علیهم السلام، "صبر" است.
- "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ" * در شأن حضرت صدیقه سلام الله علیها است، که در سختی خلق شده اند و بر تمامی مصائب صابرند.
- یکی از سوالاتی که برای ما پیش می آید این است که چرا گاهی دعاهایمان مستجاب نمی شود؟!
- هنگامی که حاجت هایمان را از ائمه علیهم السلام (که هر کاری از آن ها بر می آید) می خواهیم، گاهی اوقات دعایمان مستجاب نمی شود؛ سرخورده می شویم و متأسفانه گاهی لب به شکوه و شکایت باز می کنیم. در عرض حاجات خدمت معصومین علیهم السلام فراموش نکنیم که آن ها مولای ما و ما بنده ایم. (چون متأسفانه گاهی لحنمان امرگونه است!!!).
- این بی صبری را با صبر امام حسین علیه السلام مقایسه کنیم که آن هنگام که می توانست همه چیز را عوض کند و تغییر دهد، به جهت بندگی و خواست خداوند، این کار را نکرد.
- یکی از دلائل بر آورده نشدن حاجت، محک بندگی است.
- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام تنها کسانی اند که قدرت و علم خود را تنها صرف خیر می کنند؛ در حالی که اگر ما این مقام را دارا بودیم، بر شر می افزودیم. **
- لذا اگر حاجتی را طلب کردیم و به ما ندادند باید باز شاکر آن ها باشیم؛ چون می دانند که ظرفیت ما چقدر است؟!
......................................................................................................................................
* ترجمه: که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنج ها ست)! (آیه 4 سوره بلد)
** قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون (آیه 188 سوره اعراف)
ترجمه: بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند؛) و اگر از غیب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مىکردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمىرسید؛ من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام براى گروهى که ایمان مىآورند!
×
- ائمه اطهار علیهم السلام مخلوقاتی هستند که اختیار دارند؛ امّا چیزی را می خواهند که خواست و اراده خداوند متعال است.
- نباید در دین به وادی عرفان بیافتیم و این گونه فکر کنیم که ائمه علیهم السلام شبانه روز با خداوند عشق بازی می کنند و یا این گونه بیاندیشیم که ما هم بیهوده دشمنانشان را نفرین می کنیم، زیرا آن ها بالاتر از آن هستند که آن ها را نبخشند؟! و بعد به این مرحله برسیم که مگر خداوند مهربان نیست؟ پس چرا خداوند واسطه ای برای آمرزش بندگان خویش بگذارد؟ خود همه را ببخشد! پس این همه آیه و روایت که درباره ی عذاب خداوند است، چیست؟!
- جایگاه مؤمن واقعی ، حالت خوف و رجاء است.
- آیات عذاب را چگونه می توان با رحمانیت خداوند توضیح داد؟
- به وجود آورنده آتش و عذاب خود مردمند.1
- خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام دشمنانشان را لعن می کنند؛ پس چگونه می توان گفت نباید لعن کرد؟!!
- چرا برخی، تکه ای از دین را گرفته و بقیه دین را به سلیقه ی خود می بافند؟!
- صبر در زندگی را با ازدواج اشرف مخلوقات یعنی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و ملعون ترینِ زنان یعنی عایشه به ما یاد می دهند.
- یکی از امتحان های امام حسین علیه السلام، خواستن آب از بدترین و پست ترین انسانهاست.
- اگر در زندگی مشکلی داری، اگر می خواهی بر چیزی گریه کنی، بر امام حسین علیه السلام گریه کن.2
..................................................................................................................................
1- ... فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ (آیه 24 سوره بقره)
ترجمه: از آتشى بترسید که هیزم آن، بدن هاى مردم (گنهکار) و سنگ ها [ بت ها] است، و براى کافران، آماده شده است!
2-... عَنْ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا علیهالسّلام فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ. فَقَالَ لِی:
... یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّهِ فِیمَا مَضَى یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ. فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّهُ حُرْمَهَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَهَ نَبِیِّهَا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً. یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍ علیهمالسّلام؛ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَهَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَهِ أَرْبَعَهُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ. فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ. یَا ابْنَ شَبِیبٍ! لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیهمالسّلام أَنَّهُ: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی علیهالسّلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ... .
(أمالی شیخ صدوق: ص129 ح5)
ترجمه: ... ریّان بن شبیب گوید: روز اوّل ماه محرم خدمت امام رضا علیهالسّلام رسیدم. به من فرمودند:
... اى پسر شبیب! بهراستى محرّم همان ماهى است که اهل جاهلیّت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر احترامش در آن حرام مىدانستند؛ امّا این امّت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیغمبرشان صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را. در این ماه ذریّهی او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و اموالش را غارت کردند؛ خدا هرگز گناه آنان را نیامرزد. اى پسر شبیب! اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین علیهالسّلام گریه کن که او را سر بریدند همانگونه که گوسفند را سر میبرند و هجده کس از خاندانش علیهمالسّلام با او کشته شدند که روى زمین مانندى نداشتند؛ آسمانهاى هفتگانه و زمینها براى کشتهشدن او گریستند و چهار هزار فرشته براى یاریاش به زمین آمدند و دیدند که ایشان کشته شدهاند. پس بر سر قبرش ژولیده و خاکآلود میباشند تا قائم علیهالسّلام قیام کنند و یاریاش کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین علیهالسّلام» (ای خونخواهان حسین علیهالسّلام) است. اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدّش علیهمالسّلام برایم باز گفت که: چون جدّم حسین علیهالسّلام کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید... .
×
- اگر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند که "من علمی ندارم"، معنایش این است که هر آن چه دارم از طرف اوست و از خود چیزی ندارم و این ادب بنده است.
- خداوند متعال در شب معراج به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: در سه چیز امتحانت می کنم: 1. در فقر و گرسنگی 2. تکذیبت می کنند، با کفار جهاد می کنی و بر منافقین صبر 3. بر مصائبی که بر اهل بیتت علیهم السلام می گذرد صبر می کنی! پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عرض می کنند: من قوتی ندارم پس توفیق صبر به من عنایت کن!
- برادرت را بعد غصب خلافتش می کشند ، اما به دخترت ظلم می کنند و در حالی که بچه ای در شکم دارد، او را کتک می زنند و آن بچه می میرد و او از این درد خواهد مرد. امام حسن علیه السلام را می کشند و حسینت را می خوانند ولی در بین مسیر او را متوقف و به صبر او را می کشند، تمامی اهل بیتش را می کشند و حرمش را غارت می کنند و از ما یاری می خواهد اما قضا و قدر بر این است که امداد الهی به او نرسد و این حجتی است برای اهل زمین. آسمانیان و زمینیان بر او بگریند. سپس از صلب او کسی بیرون می آید که کار را سامان می دهد و انتقام او را می گیرد.
- طلب آب از طرف امام حسین علیه السلام برای هدایت انسانهاست. یکی از راه های هدایت، دیدن ظلم به مظلوم است.
- بهتر آن است به شبهاتی که در دهه ی محرم برایمان مطرح می شود بعد از دهه ی محرم به آن بپردازیم که حال عبادت و عزاداری از ما گرفته نشود. نوع این سؤالات قبل از دهه به سراغمان می آیند و بعد از دهه فراموش می شوند.
- اگر می بینیم که امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام را بدون هیچ مکثی در اذن برای میدان راهی کرد به خاطر این است که او را از همه بیشتر دوست داشت.
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیم (آیه 92 سوره آل عمران)
ترجمه: هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نمی رسید مگر این که از آنچه دوست دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق می کنید، خداوند از آن آگاه است.
........................................................................................................................................
* کامل الزیارات صفحات 332 تا 336: ... عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ:
لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَى السَّمَاءِ قِیلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَخْتَبِرُکَ فِی ثَلَاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِکَ یَا رَبِّ وَ لَا قُوَّهَ لِی عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِکَ فَمَا هُنَّ قِیلَ لَهُ أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ وَ الْأَثَرَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ عَلَى أَهْلِکَ لِأَهْلِ الْحَاجَهِ قَالَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا الثَّانِیَهُ فَالتَّکْذِیبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِیدُ وَ بَذْلُکَ مُهْجَتَکَ فِی مُحَارَبَهِ أَهْلِ الْکُفْرِ بِمَالِکَ وَ نَفْسِکَ وَ الصَّبْرُ عَلَى مَا یُصِیبُکَ مِنْهُمْ مِنَ الْأَذَى وَ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الْأَلَمِ فِی الْحَرْبِ وَ الْجِرَاحِ قَالَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا الثَّالِثَهُ فَمَا یَلْقَى أَهْلُ بَیْتِکَ مِنْ بَعْدِکَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوکَ عَلِیٌّ فَیَلْقَى مِنْ أُمَّتِکَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِیفَ وَ التَّوْبِیخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِکَ الْقَتْلُ فَقَالَ یَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ- قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ یَکُونُ لَهَا مِنْ أَخِیکَ ابْنَانِ یُقْتَلُ أَحَدُهُمَا غَدْراً وَ یُسْلَبُ وَ یُطْعَنُ تَفْعَلُ بِهِ ذَلِکَ أُمَّتُکَ قُلْتُ یَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ سَلَّمْتُ- " إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ" (آیه 156 سوره بقره) وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ لِلصَّبْرِ وَ أَمَّا ابْنُهَا الْآخَرُ فَتَدْعُوهُ أُمَّتُکَ لِلْجِهَادِ ثُمَّ یَقْتُلُونَهُ صَبْراً وَ یَقْتُلُونَ وُلْدَهُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثُمَّ یَسْلُبُونَ حَرَمَهُ فَیَسْتَعِینُ بِی وَ قَدْ مَضَى الْقَضَاءُ مِنِّی فِیهِ بِالشَّهَادَهِ لَهُ وَ لِمَنْ مَعَهُ وَ یَکُونُ قَتْلُهُ حُجَّهً عَلَى مَنْ بَیْنَ قُطْرَیْهَا فَیَبْکِیهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرَضِینَ جَزَعاً عَلَیْهِ وَ تَبْکِیهِ مَلَائِکَهٌ لَمْ یُدْرِکُوا نُصْرَتَهُ ثُمَّ أُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ذَکَراً بِهِ أَنْصُرُکَ وَ إِنَّ شَبَحَهُ عِنْدِی تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِی نُسْخَهٍ أُخْرَى- ثُمَّ أُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ذَکَراً أَنْتَصِرُ لَهُ بِهِ وَ إِنَّ شَبَحَهُ عِنْدِی تَحْتَ الْأَرْشِ یَمْلَأُ الْأَرْضَ بِالْعَدْلِ وَ یُطْبِقُهَا بِالْقِسْطِ یَسِیرُ مَعَهُ الرُّعْبُ یَقْتُلُ حَتَّى یُشَکَّ فِیهِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ فَقِیلَ ارْفَعْ رَأْسَکَ فَنَظَرْتُ إِلَى رَجُلٍ أَحْسَنِ النَّاسِ صُورَهً وَ أَطْیَبِهِمْ رِیحاً وَ النُّورُ یَسْطَعُ مِنْ بَیْنِ عَیْنَیْهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ فَدَعَوْتُهُ فَأَقْبَلَ إِلَیَّ وَ عَلَیْهِ ثِیَابُ النُّورِ وَ سِیمَاءُ کُلِّ خَیْرٍ حَتَّى قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیَّ وَ نَظَرْتُ إِلَى الْمَلَائِکَهِ قَدْ حَفُّوا بِهِ لَا یُحْصِیهِمْ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقُلْتُ یَا رَبِّ لِمَنْ یَغْضَبُ هَذَا وَ لِمَنْ أَعْدَدْتَ هَؤُلَاءِ وَ قَدْ وَعَدْتَنِی النَّصْرَ فِیهِمْ فَأَنَا أَنْتَظِرُهُ مِنْکَ وَ هَؤُلَاءِ أَهْلِی وَ أَهْلُ بَیْتِی- وَ قَدْ أَخْبَرْتَنِی مِمَّا یَلْقَوْنَ مِنْ بَعْدِی وَ لَئِنْ شِئْتَ لَأَعْطَیْتَنِی النَّصْرَ فِیهِمْ عَلَى مَنْ بَغَى عَلَیْهِمْ وَ قَدْ سَلَّمْتُ وَ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الرِّضَا وَ الْعَوْنُ عَلَى الصَّبْرِ- فَقِیلَ لِی أَمَّا أَخُوکَ فَجَزَاؤُهُ عِنْدِی جَنَّهُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِصَبْرِهِ أفلح حُجَّتَهُ عَلَى الْخَلَائِقِ یَوْمَ الْبَعْثِ وَ أُوَلِّیهِ حَوْضَکَ یَسْقِی مِنْهُ أَوْلِیَاءَکُمْ وَ یَمْنَعُ مِنْهُ أَعْدَاءَکُمْ وَ أَجْعَلُ عَلَیْهِ جَهَنَّمَ بَرْداً وَ سَلَاماً یَدْخُلُهَا وَ یُخْرِجُ مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّهٍ مِنَ الْمَوَدَّهِ وَ أَجْعَلُ مَنْزِلَتَکُمْ فِی دَرَجَهٍ وَاحِدَهٍ فِی الْجَنَّهِ وَ أَمَّا ابْنُکَ الْمَخْذُولُ الْمَقْتُولُ وَ ابْنُکَ الْمَغْدُورُ الْمَقْتُولُ صَبْراً فَإِنَّهُمَا مِمَّا أُزَیِّنُ بِهِمَا عَرْشِی وَ لَهُمَا مِنَ الْکَرَامَهِ سِوَى ذَلِکَ مِمَّا لَا یَخْطُرُ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ لِمَا أَصَابَهُمَا مِنَ الْبَلَاءِ فَعَلَیَّ فَتَوَکَّلْ وَ لِکُلِّ مَنْ أَتَى قَبْرَهُ مِنَ الْخَلْقِ مِنَ الْکَرَامَهِ لِأَنَّ زُوَّارَهُ زُوَّارُکَ وَ زُوَّارَکَ زُوَّارِی وَ عَلَیَّ کَرَامَهُ زُوَّارِی وَ أَنَا أُعْطِیهِ مَا سَأَلَ وَ أَجْزِیهِ جَزَاءً یَغْبِطُهُ مَنْ نَظَرَ إِلَى عَظَمَتِی إِیَّاهُ وَ مَا أَعْدَدْتُ لَهُ مِنْ کَرَامَتِی وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَإِنِّی أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِی فَیُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَّمَکِ فِی خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَکِ وَ ظَلَمَ وُلْدَکِ فَاحْکُمِی فِیهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّی أُجِیزُ حُکُومَتَکِ فِیهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَهُ فَإِذَا وَقَفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرْتُ بِهِ إِلَى النَّارِ فَیَقُولُ الظَّالِمُ وَا حَسْرَتَاهْ عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَ یَتَمَنَّى الْکَرَّهَ وَ "یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ وَ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا- یا وَیْلَتى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا" (آیات 27 و 28 سوره فرقان) وَ قَالَ "حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ یا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ. وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ" (آیات 38 و 39 سوره زخرف) فَیَقُولُ الظَّالِمُ "أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ" (آیه 46 سوره زمر) أَوِ الْحُکْمُ لِغَیْرِکَ فَیُقَالُ لَهُمْ "أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ. الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُونَ" (آیه 18 و 19 سوره هود) وَ أَوَّلُ مَنْ یُحْکَمُ فِیهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السّلام وَ فِی قَاتِلِهِ ثُمَّ فِی قُنْفُذٍ فُیُؤْتَیَانِ هُوَ وَ صَاحِبُهُ فَیُضْرَبَانِ بِسِیَاطٍ مِنْ نَارٍ لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا- وَ لَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ الدُّنْیَا لَذَابَتْ حَتَّى تَصِیرَ رَمَاداً فَیُضْرَبَانِ بِهَا ثُمَّ یَجْثُوا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ لِلْخُصُومَهِ مَعَ الرَّابِعِ فَیُدْخَلُ الثَّلَاثَهُ فِی جُبٍ فَیُطْبَقُ عَلَیْهِمْ لَا یَرَاهُمْ أَحَدٌ وَ لَا یَرَوْنَ أَحَداً فَیَقُولُ الَّذِینَ کَانُوا فِی وَلَایَتِهِمْ- "رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ" (آیه 29 سوره فصلت) قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ "وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ" (آیه 39 سوره زخرف) فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادُونَ بِالْوَیْلِ وَ الثُّبُورِ وَ یَأْتِیَانِ الْحَوْضَ فَیَسْأَلَانِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام وَ مَعَهُمْ حَفَظَهٌ فَیَقُولَانِ اعْفُ عَنَّا وَ اسْقِنَا وَ تُخَلِّصُنَا فَیُقَالُ لَهُمْ "فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ" (آیه 27 سوره ملک) بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِینَ ارْجِعُوا ظِمَاءً مُظْمَئِینَ إِلَى النَّارِ- فَمَا شَرَابُکُمْ إِلَّا الْحَمِیمُ وَ الْغِسْلِینُ وَ مَا تَنْفَعُکُمْ "شَفاعَهُ الشَّافِعِین" (آیه 48 سوره مدثر)
ترجمه: از حمّاد بن عثمان از امام صادق علیه السلام نقل شده که آن حضرت فرمودند:
وقتى پیامبر در شب معراج به آسمان ها رفت، خطاب آمد، اى محمد، خداوند تو را در سه چیز امتحان خواهد کرد تا ببیند صبر تو چگونه است؟ محمد صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوندا، من تسلیم امر تو هستم. ولى اى خداى من، تو باید در صبر کردن به من نیرو بدهى، آن سه چیز کدامند؟
خطاب آمد: اولى، گرسنگى است و ایثار کردن خودت به اهل حاجت و ایثار اهل بیتت نسبت به حاجتمندان. محمد صلى اللَّه علیه و آله عرض کرد: خداوندا، قبول کردم و تسلیم شدم و از تو توفیق می خواهم. باز هم خطاب آمد: اما دومى، این که تو را تکذیب می کنند و باید خوف و وحشت زیادى را متحمل شوى و همه تلاش خود را در راه مبارزه با کفار به کار ببرى؛ با مال و نفست مبارزه کنى و هر چه مصیبت و بلا از آن ها به تو برسد صبر کنى و رنج هاى جنگ و زخمى شدن در جنگ را تحمل کنى. محمد صلى اللَّه علیه و آله عرض می کند: خداوندا. راضى شدم و از تو در این مبارزه هم توفیق می خواهم.
باز خطاب آمد: اما سومى، کشتار و قتلى است که بعد از تو نسبت به اهل بیتت انجام می شود. اما برادرت على از امتت مورد شتم و ضرب واقع می شود و به او توبیخ و سرزنش می کنند و از حقش محروم می سازند و درباره او ستم می کنند، سرانجام نیز او را به قتل می رسانند. محمد صلى اللَّه علیه و آله عرض کرد: خداوندا، تسلیم تو هستم و قبول کردم، از تو توفیق و صبر طلب می کنم. اما دخترت بعد از تو مظلوم واقع می شود، حق او را غصب می کنند (یعنى باغ فدک را از او می گیرند) و در حال حاملگى او را مورد ضرب قرار می دهند و بدون اجازه به خانه او داخل می شوند و بعد هم به وى اهانت می کنند و بد می گویند، بعد هم آن چه را که در شکمش بوده سقط می کند و عاقبت هم از همین ضرب می میرد. محمد صلى اللَّه علیه و آله مىفرماید: من گفتم: خداوندا، این را هم قبول کردم و تسلیم شدم و از تو توفیق صبر می طلبم و سپس خطاب می آید: از برادرت على، دخترت دو فرزند می آورد، یکى از آن ها را با مکر می کشند و دیگرى را امت تو براى جهاد دعوت می کنند بعد هم او را می کشند و فرزندش را هم می کشند و هر چه از اهل بیت با او بوده مردان را می کشند و زنان را اسیر می کنند و او در آن موقع از من طلب یارى می کنند ولى شهادت او از جانب ما مقدر شده است و همچنین شهادت کسانى که با او هستند مقدر شده و تغییر پذیر نیست و شهادت او بر کسانى که در روى زمین اند حجت خواهد بود.
پس اهل آسمان ها به حال او گریه می کنند و اهل زمین ها هم به حالش گریه می کنند و ملائکه هم از این جهت گریه می کنند که نتوانستند به وى کمک کنند و بعد هم من از صلب او فرزندى بیرون می آورم که او دین تو را یارى می کند و شبح آن فرزند در زیر عرش من هست.
در نسخه دیگر آمده: بعد هم من از صلب فرزندت حسین، مردى را بیرون می آورم که به وسیله او خون حسین پایمال نمی شود و شبح آن فرزند در زیر عرش من هست و او روى زمین را پر از عدل و داد می کند. ترس به وسیله وجود او همه جباران را می گیرد و هر کس در او شک کند کشته می شود. محمد صلى اللَّه علیه و آله مىفرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. پس خطاب می آید: سرت را بلند کن.
محمد صلى اللَّه علیه و آله سرش را بلند می کند، مردى را می بیند که از حیث صورت، زیباترین و پاک ترین انسان هاست و از میان دو چشمش نورى ساطع می شود. پس من او را صدا کردم و او به نزد من آمد. لباسى از نور بر تن داشت و سیمایش همه خیر و برکت بود، به من نزدیک شد و پیشانى مرا بوسید.
من دیدم ملائکه زیادى اطراف او را گرفته اند که تعداد آن ها را فقط خداوند می داند و من عرض کردم: خداوندا، این شخص به چه کسانى خشمناک مىشود؟ و براى چه کسانى این ها را آماده کردهاى در حالى که خودت درباره اهل بیتم به من وعده نصرت دادى و من هم از تو انتظار نصرت دارم. پس این ها اهل بیت من هستند و تو همه بلاها و مصیبت هاى آن ها را برایم خبر دادى و اگر تو بخواهى می توانى آن ها را نسبت به دشمنانشان یارى دهى و من تسلیم شدم و همه این ها را قبول کردم و از تو توفیق صبر و تحمل درخواست می کنم.
پس خطاب آمد: اما برادرت على به خاطر آن صبر و تحملش بر همه آن بلاها در نزد من بهشت مأوى دارد و روز قیامت حجت او را بر همه اهل محشر اعلام می کنم و او را والى حوض تو می کنم و در سر حوض کوثر تو می ایستد.
دوستداران تو و خانواده ات را با آب آن حوض سیراب مىکند و دشمنان تو و خانواده ات را آب نمی دهد و جهنم را براى او و دوستدارانش سرد و سالم می کنیم؛ به طورى که اگر هر شخصى به اندازه خردلى در دلش محبت خانواده تو را داشته باشد، به آن آتش داخل می شود و سالم بیرون می آید.
مقام همه شما را در بهشت به یک درجه قرار می دهیم. اما فرزند مقتولت که با مکر و حیله مسموم شد (حسن) و آن فرزند مظلومت که بىیار و یاور بود و کشته شد، در اثر صبر و بردبارى که آن ها از خود نشان مىدهند، من عرش خود را با نام آن ها زینت می دهم و براى آن ها غیر از این هم کرامت می بخشم که به قلب هیچ کس عظمت آن کرامت ها خطور نمی کند. پس اى محمد، بر من توکل کن و بدان که هر کس به زیارت قبر فرزندت حسین برود، من هم او را مورد کرامت خود قرار می دهم؛ زیرا زائرین قبر او مانند زائرین قبر تو هستند و زائرین قبر تو هم مانند کسانى هستند که به زیارت من بیایند و بر من لازم است که به زائرین خود کرامت و فضیلت بدهم و هر چه زائر بخواهد به او می دهم و به او پاداشى می دهم که هر کس به عظمت آن پاداش نگاه کند غبطه می برد.
اما دخترت فاطمه را به خاطر آن صبر و تحمل در قبال مصیبت ها، در روز قیامت در کنار عرشم مىنشانم و به وى گفته مىشود: اکنون خداوند تو را در میان مردم حکم قرار داده. پس درباره هر کسى که به تو ظلم و ستم کرده و به فرزندانت ظلم کرده حکم کن، من حکم تو را درباره آنها اجازه مىدهم تا او را به طرف جهنم ببرند. پس آن ستمکار مىگوید: واى بر من، چرا در امر مخالفت با جنب خدا افراط کردم و وعده هاى خداوند را به مسخره گرفتم و آرزو مىکند که دوباره به دنیا برگردد تا جبران خطاهایش را بکند. پس ظالم از روى حسرت و ندامت دست خود را با دندان می گیرد و می گوید: اى کاش من در دنیا با رسول خدا راه درستى و اطاعت در پیش می گرفتم. واى بر من، اى کاش فلان شخص را دوست خود نمی دانستم.
وقتى که ستمکار در قیامت به سوى ما می آید، آن وقت با منتهاى حسرت و ندامت می گوید: اى کاش، میان من و آن شخص که براى خود انتخاب می کردم، فاصله اى به اندازه میان مغرب و مشرق (یعنى هرگز نمی توانستیم یک دیگر را ببینیم) بود و او همنشین بسیار بدى بوده است. ولى امروز دیگر این حرف ها براى شما نفعى ندارد. زیرا خودتان به خودتان ستم کردید و همه شما در عذاب شریک هستید. آن ظالم می گوید: خداوندا، تو در میان بندگانت در موارد اختلاف حکم مىکنى یا حکمکننده کس دیگر است؟ پس به آن دو نفر از جانب خداوند خطاب مىشود: آگاه باشید خداوند بر ظالمان لعنت کرده و آنها کسانى هستند که مردم را از رفتن راه راست مانع شدند و آن راه را کج کردند، آنها به آخرت کافر هستند (یعنى آن ها به آخرت ایمان نداشتهاند).
نخستین کسى که در باره او حکم می شود (محسن) فرزند على و قاتل اوست، بعد هم قنفذ می باشد. آن قاتل را با رفیقش جلو می آورند و ملائکه عذاب، هر دو را با تازیانه می زنند. آن تازیانه طورى حرارتشان شدید است که اگر با یکى از آن ها به دریا بزنند از حرارت آن، دریاها به غلیان می آیند و اگر با آن تازیانه به روى کوه ها بکوبند، همه آن کوه ها از شدت حرارت آن تازیانه متلاشى شده تبدیل به خاکستر می شوند. پس از این عمل على علیه السلام را جستجو می کنند تا در پیشگاه خداوند خصومت خود را با نفر چهارم آغاز کند و همه آن سه نفر را در تابوت آتشین مىگذراند و در تابوت را مى بندند، نه کسى مىتواند آنها را از داخل تابوت ببیند و نه آنها کسى را ببینند.
سپس کسانى که پیرو آن سه نفر بودند و از راه آنها تبعیت کرده بودند، می گویند: خداوندا، آن کسانى را که ما را گمراه کردند به ما نشان بده تا آن ها را در زیر قدم هاى خود بیاندازیم تا پست و خوار باشند. خطاب می آید: امروز دیگر این سخنان شما فایده ندارد. چون شما هم ستم کردید و در عذاب آنان شریک هستید. بعد از این پیروان آن ها، ناله حسرت و ندامت سر می کنند و می آیند به طرف حوض کوثر از امیرالمؤمنین آب می خواهند، حضرت به آن ها آب نمی دهد. آن ها می گویند: ما را ببخش و به ما آب بده و ما را از این عذاب خلاص کن. پس بر آن ها گفته می شود: پس وقتى که ظالمان مقام او را مشاهده می کنند، روى آن ها سیاه گشته و این همان کسى است که شما با او دشمنى مىکردید و علیه او ادعاى خلافت نمودید. تشنه برگردید. چون نوشیدنى شما آن آب هاى داغ جهنم می باشد و شفاعت شفاعت کنندگان هم در باره شما نفعى ندارد.
×
- صفات خداوند توسط ائمه اطهار علیهم السلام قابل لمس است.
- علم خداوند محصور به زمان نیست. قبل از این که خطایی کنیم، علم آن نزد خداوند وجود دارد. روضه امام حسین علیه السلام که از روز ازل برای انبیاء خوانده شده است، معنای جبر ندارد و این که غیر قابل تغییر نبوده است؛ بلکه در علم خداوند این گونه نسبت به عمل اختیاری یک شخص، ثبت شده است.
- ائمه اطهار علیهم السلام خدانمایند، نه خدایند و نه جزئی از خدا. بلکه محبت و رضایت خداوند در خشنودی آن هاست.
- معنای حقیقی زنده بودن و مرده بودن از دیدگاه قرآن چیست؟
- بسیاری از زندگان، مرده اند و بسیاری از مردگان زنده اند. نشانه زنده بودن، دیدن حقیقت و گوش فرا دادن به آن است.1
- از نظر قرآن چیزی که انسان را زنده می کند، ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام است.
- هر چه به خداوند اتصال پیدا کند باقی می ماند و زنده است و آن چه که زنده است تأثیرگذار است. یکی از مصادیق مقولات الهی ائمه اطهار علیهم السلام اند.2
- اگر خون مؤمنین نسبت به واقعه عاشورا به جوش می آید، دلیل بر زنده بودن این واقعه است.
- مقولات الهی هم جنبه رحمت دارند و هم جنبه خشیت.
- دشمن امام حسین علیه السلام ، عمامه ایشان را بر سر می گذارد، دیوانه می شود. عبای حضرتش را بر دوش می اندازد، فلج می شود. زیرا خداوند، خود فرمود که چیزی جز خسارت بر ظالمین اضافه نمی شود در حالی که آن ها برای محبین و شیعیان مایه شفاء و رحمت اند.3
...............................................................................................................................
1_ "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ" (آیه 24 سوره انفال)
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مىخواند که شما را حیات می بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآورى می شوید!
2_ "وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرام" (آیه 27 سوره الرحمن)
ترجمه: و تنها ذات ذوالجلال و گرامى پروردگارت باقى می ماند!
3_ "وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً" (آیه 82 سوره أسرا)
ترجمه: و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل می کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی افزاید.
×
- ما به خواست و اراده خداوند متعال از طریق خواست ائمه اطهار علیهم السلام پی می بریم.
- ائمه اطهار علیهم السلام ریشه ی تمامی خیرات هستند و حق در آنها مستقر است.*
- اگر کسی اجازه دهد ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در او حاکم شود و ایشان را با خود همراه کند، آن شخص منشاء خیر خواهد شد.
- اگر کسی حقیقتاً با اخلاص بگوید : "یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً" ، به فضل ائمه اطهار علیهم السلام به مقام شهدا کربلا، که غیر قیاس با دیگرانند ، می رسد.
- عبادت را چگونه انجام دهیم که در نزد خداوند ماندگار شود؟
- قیمت عمل به نیت و توجه است.
- اشک بر امام حسین علیه السلام از آن دسته اعمالی است که جاودان است و نزد خداوند می ماند.
- یکی از اسرار اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام این است که همه تصمیم بر ترک گناه می گیرند.
- حضرت زهرا سلام الله علیها در روز محشر شیعیان و محبان شان را مانند مرغی که از روی زمین دانه جمع می کند، جدا می کنند و آن ها را با خود به بهشت می برند.
- هیچگاه از مغرفت و رحمت خداوند مأیوس نشویم؛ خصوصاً در این ایام که امام حسین علیه السلام نزد ما آمده اند.
-
* عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام أَنَّهُ قَالَ: نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ وَ مِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاهُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِیءِ وَ رَحْمَهُ الْفَقِیرِ وَ تَعَاهُدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَهٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ النَّمِیمَهُ وَ الْبُخْلُ وَ الْقَطِیعَهُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ مِنَ الزِّنَا وَ السَّرِقَهِ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ وَ کَذَبَ مَنْ قَالَ إِنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفَرْعِ غَیْرِنَا. (بحار الأنوار ج24 ص304)
ترجمه: از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرموند: ما اصل و ریشه هر خوبى هستیم و هر نیکى از ما جوانه می زند ؛ و از جمله خوبی ها است:
توحید و نماز و روزه و فرو بردن خشم و گذشت از گناهکار و رحم به تهیدست و رسیدگی به همسایه و اعتراف به شخصیت اشخاص خوب.
دشمن ما نیز اصل و ریشه هر بدى است و هر کار زشت و قبیحى از آن ها جوانه می زند از جمله آن ها دروغگوئى و سخنچینى و بخل و قطع خویشاوندى و رباخوارى و خوردن مال یتیم و تجاوز از حدى که خدا امر کرده و انجام فواحش ظاهر و پنهان از زنا و دزدى و هر کار زشت دیگر و دروغ می گوید کسى که می گوید با ماست در حالی که چنگ زده به دشمنان ما.
×
- تمامی موجودات خدا شناسند.1
- مقولات الهی ، شأن الهی دارند.
- پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، اولین شخصی بودند که راه تضمینی به سوی خداوند متعال را گشودند.
- یکی از شئون امام این است که برای هر فردی دستور العملی مخصوص به وی دارند.
- خداوند اتصالی بین زمین و آسمان قرار داده است که راه را نشان دهد.2
- اگر در خواندن قرآن و ادعیه خسته می شویم به خاطر آن است که گنجی در آن نهاده شده است که نفس امّاره، ما را به ترک آن ترغیب می کند.
- ائمه اطهار علیهم السلام دین را برای ما ساده کردند و راه هایی که بشر برای راه یافتن به معنویت می سازد، راه به ظلمت و سختی است. لذا اگر کسی فکر کند در راه دین وا مانده و گیج شده مقصر خود اوست.
- از حضرت سؤال شد که چگونه عزاداری کنیم؟ فرمودند همانگونه که برای خود عزاداری می کنید. پس اگر در مملکت ما برای عزاداری سنتی داریم و این نحوه عزاداری با دین تعارضی ندارد، مأجور(پاداش داده شده) است. اگر سیاه پوشیدن مکروه است ولی برای امام حسین علیه السّلام اجر دارد و البته باید توجه داشت که شیطان کارش شک انداختن در دل است.
- اگر برای حاجت خود، نذری یا کاری انجام می دهیم و به لطف خداوند و ائمه علیهم السلام، حاجت روا می شویم آن را نباید برای دیگران تجویز کنیم و آن را سنت قرار دهیم چرا که سنت را امام وضع می کند. لذاست که خیرات و راه های طلب خیر متفاوتند.
..............................................................................................................................................
1_ " هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ " (آیه 24 سوره حشر)
ترجمه: او خداوندى است خالق، آفریننده اى بی سابقه، و صورتگرى (بی نظیر)؛ براى او نام هاى نیک است؛ آن چه در آسمان ها و زمین است تسبیح او می گویند؛ و او عزیز و حکیم است.
2_ " وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُم ... " (آیه 103 سوره آل عمران)
ترجمه: و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید ...
×
- یکی از کارهای انسان برای شناخت ، مقایسه و مدل سازی است. در حالی که حقیقت مقولات الهی را خداوند می داند و او معرفی می کند.
- هر آنچه که در کالبد ائمه اطهار علیهم السلام می بینیم، پاک و مطهر است.1
- یک معنای دیگر آیه ی تطهیر این است که نه فقط خودشان پاک و مطهرند بلکه هر آن چه به آن ها پیوند بخورد، پاک می شود. همان طوری که شهادتین رفع نجاست از کافر می کند، ایمان آوردن درون و روح را پاک می کند.
- شخصی که بر امام حسین علیه السلام می گرید درونش پاک می شود؛ ولی شیطان انسان را به فضای قبل از عزاداری سوق می دهد.
- برای این که به این حبل خداوند پیوند بخوریم، چه خصوصیتی، چه عقیده ای و چه صفتی باید داشته باشیم؟
- قلب، حرم خداوند است و کسی را نباید جز او در دل وارد کرد.2
- در مورد واقعه عاشورا، فکر و واکاوی خوب است ولی جای خود را دارد و گریه و عزاداری نیز جای خود.
- یکی از کارهای شیطان این است که وجدان نمودن امور قلبی را، ذهنی و خیالی می کند.
- پر واضح است که امور عاطفی در نزد هر شخص از جایگاه بالاتری برخوردار است.
- آن چیز که انسان را بالا می برد، محبت آل البیت علیهم السلام است. کسی که دلش را با ائمه اطهار علیهم السلام پیوند بزند، دیگر شکیّات و آفات تفکرات به او لطمه ای وارد نمی کند.
- محبت ائمه اطهار علیه السلام در تمامی ذرات دنیا و آسمان راه دارد؛ زیرا این محبت از طرف خداوند در آن ها نهاده شده است. مگر آن که انسان ها خود مانع گسترش آن در وجودشان شوند. این است یکی از دلایل چندین بار خواندن آیه مودت در روز عاشورا توسط امام حسین علیه السلام است.
......................................................................................................................................
1_ آیه تطهیر: " ... إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً " (آیه 33 سوره احزاب)
ترجمه: به یقین خداوند اراده نموده هر گونه پلیدى و آلودگی را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
2_ قَالَ الصَّادِقُ علیه السّلام: الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه. (بحار الانوار: ج67 ص25)
ترجمه: امام صادق علیه السّلام فرمود: قلب آدمى حرم و منزل الهى است؛ در حرم خدا غیر خدا را منزل مده.
×
- اطاعت کامل و تسلیم مطلق بودن یعنی اختیار خود را به مولای خود واگذار نمودن.
- هر انسانی نسبت به حاکم کردن حکم خدا در خویش، خود او تصمیم گیر است.
- آن هایی که منکر جایگاه و شأن ائمه اطهار علیهم السلام بودند، بعد از غصب خلافت خود را جانشین پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم معرفی نمودند و ادعا می کردند که حکم خداوند را اجرا می کنند.
- پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در خطبهای ذیل آیهی 84 سورهی بقره می فرمایند: یهودیان این امت، خود را از من می دانند و با فضلیت ترین ذریهی مرا شهید میکنند. حسن و حسین علیهما السلام را مانند زکریا و یحیی به قتل می رسانند و خداوند قاتلانشان را لعنت می کند. خدای توانا از نسل حسین علیه السلام کسی را می فرستد که انتقام خون او را می گیرد. آگاه باشید که خداوند، قاتلان و دوستان قاتلان و آن هایی که بدون تقیه از لعن آن ها خودداری میکنند، لعنت کرده است.1
- اگر خداوند متعال کسی را لعنت کرده است، نکند ما بر او پیشی بگیریم و به بهانهی اخلاق مداری او را لعن نکنیم؛ زیرا خود خداوند است که اخلاق را تبیین میکند.
- هر آن کس که از روی اخلاص آرزو کند که ای کاش یاور امام حسین علیه السلام بودم به سپاه امام حسین علیه السلام میپیوندد و هر آن کس که به ظلم انجام شده بر ایشان راضی باشد، خود را در مقابل امام حسین علیه السلام قرار داده است.
- با این که نعمت های خداوند قابل احصاء و شمارش نیست ولی خداوند با ولایت امیرالمونین علیه السلام نعمت های خود را تمام کرده است.2
- محبت امام حسن و امام حسین علیهم السلام در دل تمامی انسان ها جای گرفته است، لذا تعجب نکنیم اگر دیدیم کافری بر مصائب ایشان متأثر و گریان میشود.3
- اگر مردم در زمان ائمه علیهم السلام برای مشکلاتشان به ایشان رجوع میکردند، در زمان غیبت امام عصر علیه السلام خود ایشان هستند که هنگام گرفتاری مردم به سراغ آن ها میروند.
........................................................................................................................................................
1_ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: لَمَّا نَزَلَتْ- وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ الْآیَهَ - فِی الْیَهُودِ أَیِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَ اللَّهِ- وَ کَذَّبُوا رُسُلَ اللَّهِ وَ قَتَلُوا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ- أَ فَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِمَنْ یُضَاهِیهِمْ مِنْ یَهُودِ هَذِهِ الْأُمَّهِ- قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ قَوْمٌ مِنْ أُمَّتِی یَنْتَحِلُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِی- یَقْتُلُونَ أَفَاضِلَ ذُرِّیَّتِی وَ أَطَایِبَ أَرُومَتِی- وَ یُبَدِّلُونَ شَرِیعَتِی وَ سُنَّتِی- وَ یَقْتُلُونَ وَلَدَیَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ- کَمَا قَتَلَ أَسْلَافُ الْیَهُودِ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَى- أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ یَلْعَنُهُمْ کَمَا لَعَنَهُمْ- وَ یَبْعَثُ عَلَى بَقَایَا ذَرَارِیِّهِمْ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ هَادِیاً مَهْدِیّاً مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ- یُحْرِقُهُمْ بِسُیُوفِ أَوْلِیَائِهِ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ- أَلَا وَ لَعَنَ اللَّهُ قَتَلَهَ الْحُسَیْنِ ع وَ مُحِبِّیهِمْ وَ نَاصِرِیهِمْ- وَ السَّاکِتِینَ عَنْ لَعْنِهِمْ مِنْ غَیْرِ تَقِیَّهٍ یُسْکِتُهُمْ- أَلَا وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاکِینَ عَلَى الْحُسَیْنِ رَحْمَهً وَ شَفَقَهً- وَ اللَّاعِنِینَ لِأَعْدَائِهِمْ وَ الْمُمْتَلِئِینَ عَلَیْهِمْ غَیْظاً وَ حَنَقاً- أَلَا وَ إِنَّ الرَّاضِینَ بِقَتْلِ الْحُسَیْنِ شُرَکَاءُ قَتَلَتِهِ- أَلَا وَ إِنَّ قَتَلَتَهُ وَ أَعْوَانَهُمْ وَ أَشْیَاعَهُمْ- وَ الْمُقْتَدِینَ بِهِمْ بِرَاءٌ مِنْ دِینِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَیَأْمُرُ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ- أَنْ یَتَلَقَّوْا دُمُوعَهُمُ الْمَصْبُوبَهَ- لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ إِلَى الْخُزَّانِ فِی الْجِنَانِ- فَیَمْزُجُوهَا بِمَاءِ الْحَیَوَانِ- فَتَزِیدُ عُذُوبَتُهَا وَ طِیبُهَا أَلْفَ ضِعْفِهَا- وَ إِنَّ الْمَلَائِکَهَ لَیَتَلَقَّوْنَ دُمُوعَ الْفَرِحِینَ الضَّاحِکِینَ- لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ یَتَلَقَّوْنَهَا فِی الْهَاوِیَهِ- وَ یَمْزُجُونَهَا بِحَمِیمِهَا وَ صَدِیدِهَا وَ غَسَّاقِهَا وَ غِسْلِینِهَا- فَیَزِیدُ فِی شِدَّهِ حَرَارَتِهَا وَ عَظِیمِ عَذَابِهَا أَلْفَ ضِعْفِهَا- یُشَدِّدُ بِهَا عَلَى الْمَنْقُولِینَ إِلَیْهَا مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَذَابَهُم (بحارالأنوار: ج44 ص304)
2_ " ... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ... " (آیه 3 سوره مائده)
ترجمه: ... امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم ...
3_ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: إِنَّ حُبَّ عَلِیٍّ قُذِفَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا یُحِبُّهُ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُهُ إِلَّا مُنَافِقٌ وَ إِنَّ حُبَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ قُذِفَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکَافِرِینَ فَلَا تَرَى لَهُمْ ذَامّاً وَ دَعَا النَّبِیُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ قُرْبَ مَوْتِهِ فَقَرَّبَهُمَا وَ شَمَّهُمَا وَ جَعَلَ یَرْشُفُهُمَا وَ عَیْنَاهُ تَهْمِلَان. (بحارالأنوار: ج43 ص281)
ترجمه: محبت حضرت على علیه السلام در دل مؤمنین جاى گرفته است. پس غیر از مؤمن کسى على را دوست ندارد و غیر از شخص منافق بغض او را نخواهد داشت؛ ولى محبت حسنین علیهما السلام در دل مؤمن و منافق و کافر جاى گرفته است. لذا کسى ایشان را مذمت نخواهد کرد و پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم در موقع رحلت حسنین را خواست و نزدیک خود جاى داد، آنگاه در حالى که چشمان مبارکش اشکبار بود ایشان را می بوئید و می بوسید.
×