جریانهای بازدارنده
پس از آنکه گروه های مختلف علاوه بر عدم بیعت امام با یزید از هجرت حضرت به مکه و از آن به عراق آگاه شدند با امام تماس گرفته تا وی را از این حرکت بازدارند اما امام حسین (ع) با شنیدن سخنان آنها، به هر یک به فراخور حالش، پاسخ مناسب را میداد.
وصیت امام حسین (ع) به برادرش
امام حسین (ع) توسط ولید حاکم مدینه احضار شدند و نامه یزید به ایشان تسلیم شد. یزید دستور داده بود که امام حسین (ع) را رها نکند تا از او بیعت بگیرد امام حسین (ع) از ولید فرصت خواست و دوشب پس از آن امام حسین (ع) به سوی مکه حرکت کردند.
هنگامی که آن حضرت عزم رفتن به سمت کوفه کردند، فَرَزْدَق - از شعرای نامی آن عصر - با آن حضرت برخورد نمود و عرض کرد: ای پسر رسول خدا! چگونه به اهل کوفه اعتماد مینمایی
هنگامی که حضرت سید الشّهدا (ع) آهنگ رفتن بهسوی عراق را نمودند، در مکّه مکرّمه سخنرانی کردند که مردم همه ایستادند که به سخنان ایشان گوش فرا دهند سخنان ایشان به شرح زیر است.