دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
اخلاص

 

در جهادی که بُد ز اخلاصت

وز گذشتی که بُد ز ایمانت

 

به مقامی رسیده‌ای که حسین

گفت: جان حسین قربانت

ماه گرفتۀ عاشورا

 

ای شهید وصل داور یافته!

اذن دیدار پیمبر یافته

 

تشنه‌ی سیراب از کوثر شده

میهمان دامن مادر شده

حضرت اباالفضل العبّاس (ع)

 

سلام ما به اباالفضل، ماه عاشورا!

 حسینِ علقمه در جلوه‌گاه عاشورا

 

اگر چه ماه بنى‌هاشمش لقب دادند

 چو آفتاب دمید از پگاه عاشورا

ارباب تشنه است

 

دیدم شبی به خواب که ارباب تشنه است

گفتم به اضطراب که ارباب تشنه است

 

دریا! بکن خروش و بزن موج تا خیام

خورشید! کم‌ بتاب که ارباب تشنه است

بوسه به دشنۀ قاتل

 

اى که جودى به وجودم کردى!

 سالک مُلک وجودم کردى

 

آه من دیدى و سوزم دادى

 اشک من دیدى و دودم کردى

میعادگاه عشق

سرسبزى بهشت ز بستان کربلاست

 میعادگاه عشق، بیابان کربلاست

 

گر بستر زمین شده از زیر کعبه پهن

 کون و مکان چو گوى به میدان کربلاست

 

سلام بر مولا

ارباب بی‌کفن! به تن اطهرت سلام!

بر جسم پاره پاره، تن بی‌سرت سلام!

 

بر زخم لب گشوده‌ی پیشانی‌ات درود!

بر رگ رگ جدا شده‌ی حنجرت سلام!

 

دریاى خون

 

چشم ما چشمه‌ی اشک است و دل ما خون است

 ز حدیثى که از آن خاطره، دلها خون است

 

چه توان بود به جز واقعه‌ی کرببلا؟

 که ز یادش دل هر بنده و مولا خون است

اى آب فرات!

تشنه‌ام گر چه من خون جگر، اى آب فرات!

 کودکانند ز من تشنه‌تر، اى آب فرات!

 

کودکان را نبُوَد تاب عطش، رحمى کن

 که فتاده است به دل‌ها شرر، اى آب فرات!

 

رباعی

 

شعبان شد و میلاد سه روح احساس

سجّاد و حسین بن علی و عبّاس

 

از گلشن سرسبز ولایت سر زد

دو دسته گل محمّدی، یک گل یاس

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×