دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روضۀ اسب نجیب

یا داغدار روضۀ شیب الخضیبی‌ام

یا بی قرار غصۀ خد التریبی‌ام

 

در هر کجا به کار می‌آیم برای اشک

در وقت احتیاج مفاتیح جیبی‌ام

لایق پرواز

ای که گره ز کار دلم باز می‌کنی

جانم به لب رسیده چرا ناز می‌کنی

 

مثل همیشه تا که ز تو دور می‌شوم

با یک نگاه عاشقی آغاز می‌کنی

 

اشک حسین

سحر که نالۀ پر درد در گلوی من است

زجا بلند شوم وقت گفتگوی من است

 

مرور می‌کنم ایام عمر می‌بینم

هزار راه نرفته است رو بروی من است

وضوى اشک

ما هم پیاله‌ایم به شرط سبوى اشک

هم ناله‌ایم لحظۀ هر گفتگوى اشک

 

نامى براى صورت عاشق نهاده‌اند

دولت سراى گریه میان دو کوى اشک

از دل زهرایی آقا خجالت می‌کشم

بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است

غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است

 

از دل زهرایی آقا خجالت می‌کشم

آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است

شبنم مقدس

این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است

آب و هوای تکیه برایم مقدس است

 

اشک برای تو به خدا ارث مادری ست

این قطره‌های جاری شبنم مقدس است

زائر تو هر قدم گریست

نام حسین را که نوشتم قلم گریست

اول قلم گریست سپس دفترم گریست

 

هرچند باعث همۀ گریه‌ها غم است

اما همین که داغ تو را دید غم، گریست

گدایی کردن حاتم

آنچنان که بارش باران نم نم دیدنی است

چشم خیس گریه کن های شماهم دیدنی است

 

هم نزول حضرت جبریل سوی روضه‌ها

هم گدایی کردن امثال حاتم دیدنی است

نذر حسین

در سینه، نیتم همه‌اش نذر تو حسین

حال عبادتم همه‌اش نذر تو حسین

 

خرده فروش نیستم و عمده می‌دهم

یکجا محبتم همه اش نذر تو حسین

دل شعله‌ور

خوب است که از خود خبری داشته باشم

بر حال خرابم نظری داشته باشم

 

ای کاش که در روضۀ شب‌های محرّم

با لطف شما چشم تری داشته باشم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×