دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
در میان روضه از نفسم رهایم می‌‌کنند

حس من این است: هردم بی وفاتر می‌‌شوم

دائما از یوسف زهرا جداتر می‌‌شوم

 

اشک‌هایش را نمی‌فهمد دل آلوده‌ام

هر چه یادم می‌‌کند، بی اعتناتر می‌‌شوم

 

با روضۀ حسین دعا می‌شود قبول

با هر مصیبتی و بلا ابک للحسین

در روضه‌ها و ختم و عزا ابک للحسین

 

امر امام را همه باید عمل کنند

فرموده است امام رضا ابک للحسین

 

روایت روشن

برپا شده است در دل من خیمۀ غمی

جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی

 

عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان

غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی

 

مفرد

مادر به اشک روضه مرا داده است شیر

در شیرم آب کرده، ولی سود با من است

 

زبور اشک

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک

خورشید غبطه می‌خورد اینجا به نور اشک

 

داود‌های مرثیه از راه می‌‌‌رسند

با آیه‌های تشنه لبی از زبور اشک

 

یک شب به رونمایی این شعرها بیا

در محفل صمیمی ما با حضور اشک

 

احرام گریه

 

فصل اشک و سوز و و آه از پردۀ دل می‌شود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل می‌شود

 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی می‌کند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل می‌شود

کشور اشک

آیات زخمت یک به یک تفسیر دارد

هر زخم چندین روضه در تقدیر دارد

 

مثل حبیب این روضه‌‌ها را دوست دارم

یعنی عزادارت مراد و پیر دارد

نیزه

آن‌گاه که مهر تکیه زد بر نیزه 

گردید حدیث ماه و اختر نیزه

 

آن آیت روشن خداوندی را 

بگذاشت به احترام بر سر نیزه

فیض گریه

ما که مرید میکده و مست باده‌ایم

عمرى است دل به حضرت معشوق داده‌ایم

 

قبل از سرشتن گِلِمان مفتخر شدیم

در کوى عشق نوکر این خانواده‌ایم

 

قطره‌های شور

هر کجا نام تو را بردیم کوه طور شد

آفت و شرّ و بلا فوراً از آنجا دور شد

 

جای لب‌های تو دیشب اشک هجران خوردم و

کام من شیرین با این قطره‌های شور شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×