دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دو کبوتر

کاش مشمول دعاهای پیمبر بشویم

باز هم باعث خشنودی مادر بشویم

 

نکند دیر شود لحظۀ پرواز از خاک

کاش ما هم بپریم و دو کبوتر بشویم

گلریز

 

فکر بِکرم چو زِ هَر دایره پرهیز کند روی‌گردان نظر از هر غم ناچیز کند

 

گوش دل راز مگو بشنود از پردۀ غیب تا چه مقدار کسی گوش دلی تیز کند

گلوی برادر

ای داده ز دست، یاور خود را

وز دست نداده باور خود را

 

ای برده به ساحل یقین از موج

کشتیِّ به خون شناور خود را

خواهرش باشی، ولیکن … آه! نشناسد تو را

غصه دارد ماه باشی، ماه نشناسد تو را

راه باشی و مسیر راه نشناسد تو را

 

سخت‌تر اینکه تو بشناسیش روی نیزه‌ها

خواهرش باشی، ولیکن … آه! نشناسد تو را

بانوی ستوده

جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست

عنایت ازلی جلوه کرد از چپ و راست

 

زنی چگونه زنی فخر عالم و آدم

زنی که چون پدر و مام عروه الوثقی است

 

ولیّه الله و عین‌الله و لسان الله

زنی بزرگ که الگوی دانش و تقوا است

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند دوازدهم

خمپاره پاره‌های دلم را نشان گرفت

آتش به خانۀ دل پیر و جوان گرفت

 

خمپاره سمت صحن حرم رفت و ناگهان

خورشید شعله‌ور شد و در آسمان گرفت

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند نهم

بعد از چهل غروب چهل سال پیرتر

زینب اسیر بود و نگاهش اسیرتر

 

خواهر رسیده است برادر بلند شو

بگذار تا ببیندت این بار سیرتر  

 

بعد از چهل غروب همان داغ اول است

چشم من و نگاه تو کل مسیر، تر 

 

عشق با زینب تجلّی یافته

با حدیث عشق غوغا می‌کنم

عشق را باعشق معنا می‌کنم

 

صحبت از عشق است و نام زینب است

عشق معنای تمام زینب است

 

کیست زینب جز خدای عاشقی

صاحب صوت رسای عاشقی

مدح و مصیبت حضرت زینب (سلام الله علیها)

روشنگر است نالۀ پشت شرارها

چون آفتاب، در همۀ روزگارها

 

روشن‌تر است از همۀ روزها شبش

شب دیدنی ست، جلوۀ شب زنده‌دارها

شرمنده...

از سرِ ناقۀ غم شیشۀ صبر افتاده

همه دیدند که زینب سر قبر افتاده

 

چشم او در اثر حادثه کم سو شده است

کمرش خم شده و دست به زانو شده است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×