دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سلاح دعا

فرماندۀ جنگ، مصطفی بود آن روز

سردار سپاه، مرتضی بود آن روز

 

لشگر حسنین و فاطمه پشتیبان

در عرصه، سلاحشان دعا بود آن روز

 

آیات چو آفتاب

آیات چو آفتاب، از خاور نور

نازل شده بر سینۀ پیغمبر نور

 

ابناء و نساء و انفس اقدس حق

یعنی حسنین و علی و کوثر نور

 

از روز ازل

دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین

به لبم ذکر تو، آهنگ تو بوده است حسین

 

در صف سینه زنان این همه سال از عمرم

آنچه بر سینه زدم، سنگ تو بوده است حسین

 

راه تقرب

 

مادرش فاطمه است بی تردید

نوکر و خادم حسین و حسن

 

عاقبت غنچه می‌‌دهد روزی

بین این خانه، خار این گلشن

 

باید از ما فقط شنید: حسین

تا مرا در گناه دید حسین

زودتر از همه دوید حسین

 

باید از او فقط شنید خدا

باید از ما فقط شنید حسین

 

دست نیاز

مشغول وضو باش که هنگام نماز است

این بانگ حسین است که در اوج و فراز است

 

ذکرى که به لب می‌برى‌اش حمد خداوند

دستى که به سر می‌زنى‌اش دست نیاز است

 

هزار حج به زیر پای زائر تو ریخته

اگر که غم برای توست، غم به درد می‌خورد

غمت برای خوب بودنم به درد می‌خورد

 

نباید از یکی دو قطره اشک هم گذشت، چون

همین دو قطره اشک لاجرم به درد می‌خورد

 

نوحوا علی الحسین

با اشک و آه و زمزمه، نوحوا علی الحسین

با اضطراب و واهمه، نوحوا علی الحسین

 

فرموده است حضرت صادق به شیعیان

ای شیعیان من! همه نوحوا علی الحسین

 

اینجا هوای روضه همیشه معطر است

عمری است زیر پرچمتان جا گرفته‌ام

دستم گرفته‌اید که من، پا گرفته‌ام

 

اینجا هوای روضه همیشه معطر است

من یاس را ز دامن زهرا گرفته‌ام

 

بوی سیب

وقتی نسیم می‌‌وزد، این بوی سیب چیست؟

این سرزمین تیره و گرم و غریب چیست؟

 

بی اختیار باز دلم شور می‌‌زند

با من بگو گواه دل بی شکیب چیست؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×