دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشمه عشق

کاش می‌شد که کمی زود زبان باز کنی

چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم

 

نذر کردم که علمدار پدر باشی تو

علم و مشک برای تو خریدم پسرم

ولادت حضرت زینب (س)
زهرای کربلا

«ای ماورای حد تصور، کمال تو» بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...

غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیده‌ایم   در انعکاس‌ آینه‌های زلال تو

نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم   نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟

خوش به حال بعضی ها ...

خوشا به حالِ دل بی شکیب بعضی‌ها

هزار غبطه به حال عجیب بعضی‌ها

 

نمی‌رود ز سرِ این پرندۀ قفسی

خیال بال و پر دل‌فریب بعضی‌ها

در سوگ آن دخت سه ساله

این چه شوری است که در ماتم آن دُرّ و گُهر

می‌دهم چاک گریبان و کنم خاک به سر

 

در عزایش همه از پیر و جوان، انس و ملک

غرق در ماتم و دل‌ها همه شد خون جگر

بخشیدند...

همۀ رحمت حق را به گدا بخشیدند

به گدایان شما دست دعا بخشیدند

 

نفسم تنگ شد از جرم و خطا و نیرنگ

تا که رفتم به حریم تو هوا بخشیدند

به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا: زبان حال صفیه (خواهر آن حضرت)

گمان نمی‌کنم این روح پیکرم باشد

تنی که مُثله شده در برابرم باشد

 

گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده

همان عموی رشید پیمبرم باشد

تقدیم به حضرت عبدالعظیم الحسنی (به مناسبت ۱۵شوال، روز وفات ایشان)

شهر ری با ناله ی عُشّاق مولا آشناست

جای جایش مرکز دارالشّفای اولیاست

 

در حریم قدسی عبدالکریمم۱، این دلم

زائر ذرّیۀ پاک امام مجتبی ست

بقیع غریب

مى‌گرددم دو دیده پریشان و جان، غریب

در منظرى که نیست به هفت آسمان، غریب

 

یا رب، بقیع، قطعه‌اى از آسمان توست

پیچیده در غبار زمین و زمان، غریب

 

آن گوهرى که بود مَلک خادم درش

خفته ست در کنار حَرَم، بى نشان، غریب

نام ما را ننویسید، بخوانید فقط

 

نام ما را ننویسید، بخوانید فقط

سر این سفره گدا را بنشانید فقط

 

آمدم در بزنم، در نزنم می‌میرم

من اگر در زدم این بار نرانید فقط

به روی آینه‌اش گرد از سفر دارد

رسیده قافله و چشم‌های تر دارد

برای ام بنین کاروان... خبر دارد

 

خدا کند که مراعات سن او بشود

که نقل حادثه بر قلب او ضرر دارد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×