دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حرِّ کرببلا شدن خوب است

خاک بودیم و یاعلی گفتیم

جان گرفتیم تا علی گفتیم

 

ما به ربی که روحمان بخشید

همگی یکصدا علی گفتیم

 

نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه

طبع من نذر نگاه پهلوان روزگار

عاشقش هستم، قرار از سینه‌ام برده نگار

 

آمده شیر خدا در بیشه دنبال شکار

می‌گذارد دشمن مولای ما پا به فرار

 

هرکه دارد هوس کرببلا، آماده است

ای که جز خانۀ تو، خلوت ما نیست که نیست

هر چه گشتیم در این میکده جا نیست که نیست

 

من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک

جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست

 

ما با علی علی همۀ عمر زند‌ه‌ایم

آتش گرفت هرکه می از این سبو کشید

دیوانه شد هر آنکه ننوشید و بو کشید

 

مدح تو را نمی‌شود آسان سرود و گفت

باید که دست، یکسره از آبرو کشید

 

سفرۀ احسان

چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علی است

همۀ عمر جهان، بسته به یک آن علی است

 

همه از سفرۀ او روزی خود را دارند

آفرینش به خدا سفرۀ احسان علی است

 

آنکه حسینش سند کربلاست

بار دگر لب به سخن تر کنم

رو به رواق و صحن حیدر کنم

 

مدح علی بر لبم آغاز شد

بال و پرم سمت نجف باز شد

 

امشب سفر کرب و بلا می‌خواهم

تا ملائک همگی دور علی چرخیدند حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند

حاجیانی که همگی منتظر حق بودند در بر احمد مختار، علی را دیدند

این سه روز و آن سه روز کربلا

هان بگو بایستند، نگذرند حاضران به غایبان خبر برند

حاضران و غایبان که غایبند غایبان و حاضران که حاضرند

حاضران گوش بسته، چشم باز این جماعتی که کور یا کرند

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

 

قافله‌ای سربلند بار سفر بسته‌اند

مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×