دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گفتی تو از حسین و اباالفضل زد به سر

ای کوه درد این دم آخر سخن بگو

امشب به جای چاه، غمت را به من بگو

 

گر فکر می‌کنی که تحمل نمی‌کنم

من می‌روم ز حجره برون، با حسن بگو

به مناسبت شهادت امام علی (ع)
بین حصیر پاره پدر را حسین برد

با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد

تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد

 

معلوم می‌شود که نمک گیر زینب است

وقتى به جاى شیر، نمک را غذاش کرد

خونت از شاهرگ کرب و بلا می‌جوشد

شک ندارند که تو پاک و بهارآمیزی

مثل نور از دل هر روزنه، روح‌انگیزی

 

تکیه دادند به تو ماه و زمین و خورشید

دیده بودند که از بوی خدا لبریزی

 

دیده بودند که شب‌ها لب هر کوچۀ دور

نور در کاسۀ بی‌جان زمین می‌ریزی

به مناسبت شهادت امام علی (ع)
حسنش شال عزا کرد به گردن چو حسین

نه همین خون علی دامن محراب گرفت

از دل زینب بی مادر خود تاب گرفت

 

او نشد کشته که عدل و شرف و تقوی مرد

مرگش از دیدۀ صاحب نظران خواب گرفت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×