دسترسی سریع به موضوعات اشعار
زبان حال امام علی (ع) در بستر شهادت
به ابالفضل سپردم که کنارت باشد
درد دلهام برای تو حسین بسیار است
بستهام بار سفر چشم به راهم یار است
خوشی عمر مرا بود به نُه سال فقط
بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است
پیش نگاه زینب گریان به خون نشست
ماه جمال قبلۀ ایمان به خون نشست
شمس رخ حقیقت عرفان به خون نشست
دیو تباهی آمد و یک سجده را شکست
آیینۀ کرامت انسان به خون نشست
بر سینۀ نمازگذاران نشسته داغ
روح نماز و کعبۀ ایمان به خون نشست
به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد
با کوله بار نان، شبِ آخر قیام کرد
مردی که هرچه داشت به کف، وقف عام کرد
یک در میان جواب سلامش نمیرسید
آن که خدا به هر قدم او سلام کرد
زبان حال امام علی (ع) در بستر شهادت
گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت
این روزها تمام تنم درد میکند
مانند فاطمه بدنم درد میکند
گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت
در دست بی کفن، کفنم درد میکند
به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت
دیشب سحر را باب محنت باز گردید
سوز و گداز مرغ شب آغاز گردید
دیشب درون سفرۀ شب زنده داران
غم بود و ماتم بود و رنج و درد و حرمان