دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
افتاد زمین...

تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین

دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین

 

بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو

تا که از ضَرب علی با سرش اُفتاد زمین

صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا

نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر

از همان لحظه که بر فرقِ تو شمشیر آمد

 

حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند

تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد

 

ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺩﻭﺩﻡ

ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ

ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ

 

ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ

ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ

ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود

می‌روی با فرق خونین پیش بازوی کبود

شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود

 

با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی!

ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود

 

مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا

ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود

آفتاب یگانۀ زینب

آمدی خانه‌ام دلم خوش شد

آفتاب یگانۀ زینب

چقدر خوب شد سری زده‎‌ای

دم افطار خانۀ زینب

وای بر حال دل زینب مظلومۀ من

امشب انگار به دل قالب غم ریخته‌اند

همه آفاق و عوالم چه به هم ریخته‌اند

 

هیچ جایی خبری نیست خبرها اینجاست

خانۀ شیر خدا آمد و رفتِ زهراست

شعر جدید سید مجتبی ربیع نتاج به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
انگار حرفی هست با ماه و ستاره

امشب تمام بندهای جوشن من

از یا علی و یا علی و یا علی بود

ای کاش در کوفه به جای حلقۀ در

یک حلقه از عمار و سلمان  با علی بود

به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
به پا بنموده امواج غم و شور محرم را

شکسته ابن ملجم فرق مولای دو عالم را

ولی آقا تفقد می‌نماید ابن ملجم را

 

به محراب عبادت تا رخش چون لاله رنگین شد

ندا برخاست: کشتند اولین مظلوم عالم را

زبان حال امام علی (ع) در بستر شهادت
گذشت آب از سرم، اما تو با زینب مدارا کن

خدایا مشکل از کار منِ مشکل‌گشا وا کن

بُوَد درمان من زهرا، مرا مهمان زهرا کن

 

اجل از بعد زهرا منتظر بودم که برگردی

بیا امشب علی را بین شهر کوفه پیدا کن

زبان حال امام علی (ع) در بستر شهادت
هر چه می‌خواهی ببین زینب مرا

در دل محراب خون جای من است

نغمۀ تکبیر آوای من است

 

روزه‌ام را در سحر قاتل گشود

زان به خون آغشته لب‌های من است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×