دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
باز هم کوچۀ بنی‌هاشم بوی عطر محمدی دارد

باز هم آسمان این خانه‌ شب پر رفت و آمدی دارد باز هم کوچۀ بنی‌هاشم بوی عطر محمدی دارد

در شبستان زلف تو ترسا، خال بر گونۀ تو هندوکش طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد

کار چشم تو مبتلا کردن، خاک را با نظر طلا کردن این زلیخای نفس ما یوسف! عاشق توست هر بدی دارد

شعر حمیدرضا برقعی به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق

می‌ایستم امروز خدا را به تماشا ای محو شکوه تو خداوند سراپا

ای جان جوان مرد به دامان تو دستم من نیز جوانم، ولی افتاده‌ام از پا

آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را ای عشق مینداز از امروز به فردا

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
آسمان‌ها پر از سرور شدند

 

روز میلادت ای ستارۀ سرخ، ماه بی‌اختیار لرزید و ...

دور چشمان مثل خورشیدت، طبق رسم طواف چرخید و ...

 

آسمان‌ها پر از سرور شدند، غصه‌ها از مدینه دور شدند

لاله‌ها مظهر غرور شدند، پدرت عاشقانه خندید و

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی

الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن جمال بی‌مثال حیّ سرمد را تماشا کن

در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن  

شعر سید حمیدرضا برقعی دربارۀ حضرت علی اکبر (ع)
به تماشای نبرد تو خداوند آمد

ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

مثل تیری که رها می‌شود از دست کمان

 

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

 

مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود

مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×