دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بند چهارم

 

تا گشود آن مه دل‌آرا چشم

 پرتو افزود مصطفى را چشم

 

گفت تکبیر، بر جمال حسین

 چون که افتاد مرتضى را چشم

قبلۀ هستى

حسین، قبله‌ی هستى بُوَد؛ سلام بر او!

 که هر چه هست گزارند احترام بر او

 

على الدّوام رسد چون که فیض او همه را

 سلام عالم و آدمى على الدّوام بر او!

 

پروندۀ پنجم

تا نور امام سوّمین پیدا شد

پروندۀ پنجم شفاعت وا شد

 

فرمان شفاعت از ازل تا امروز

با نام حسین بن علی امضا شد

 

رباعی

میلاد حسین، جان جان است امروز

تزیین، زمین و آسمان است امروز

 

چون بعثت انبیا به او شد تکمیل

میلاد همه پیمبران است امروز

 

رباعى

 

وقتی که حسین یافت میلاد امروز

یزدان درِ لطف تازه بگشاد امروز

 

در عالم قدس یک حسین داشت خدا

کآن را به محمّد و علی داد امروز

 

کشتی بی‌بدیل نجات آفریده شد

اقرأ بأسم پس جملات آفریده شد

میزان به سجده رفت صراط آفریده شد

 

جبرئیل چید با نظر وحی رج به رج

انسانی از تمام جهات آفریده شد

 

خلق و مرام و عاطفه را چید روی هم

مجموعۀ تمام صفات آفریده شد

در نقشه‌ها فرات به کوثر نمی‌رسد

فطرس رسیده جا به کبوتر نمی‌رسد

حتی فرشته پیش تو با پر نمی‌رسد

 

پس با وجود این همه شعبان که رفته است

دیگر گناهکار به محشر نمی‌رسد

درِ شفاعت

میلاد حسین و شادى دل‌ها شد

 امّید دل پیمبران پیدا شد

 

اینک به سویش برو که فردا دیر است

 کز آمدنش در شفاعت وا شد

 

مثنوی ولادت حضرت مولی الکونین، حضرت امام حسین (ع)

 

سحرگه مرغ دل زد این ترانه

کشید از سینه، آه عاشقانه

 

همی از شوق دل می‌کرد پرواز

سخن از عشق شه بنمود آغاز

مخمّس میلاد حضرت سلطان عشق (ع)

شد شب میلاد نور چشم پیمبر

عالم ایجاد چون بهشت معطّر

 

ساقی گل‌رخ! بیار باده مکرّر

گشته عیان نور حق ز خانۀ حیدر

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×