دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ابر و باران

می‌خواست ابر باشد و باران بیاورد

بوی بهار را به بیابان بیاورد

 

حرف از بهار بود و فرات انتظار داشت

دریادلی تلاطم طوفان بیاورد

بند بیست و ششم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

زیباست به سمت حرمت بال گشودن

در گوشۀ ایوان لبت شعر سرودن

 

در ساحل رویایی تو بست نشستن

یک قطره ز دریای تو را درک نمودن

بند بیست و پنجم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

ای مبدأ سال قمری چشم سیاهت

خورشید خجالت زدۀ برق نگاهت

 

تاریخچۀ زندگیت غرق حماسه‌ست

تاریخ گره خورده به موهای سیاهت

بند دهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

ای در شب گیسوی تو مهتاب گرفتار

دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

 

گیرایی می از نفس شعله‌ور توست

در هرم لب توست می ناب گرفتار

بند نهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

طفلان حرم بعد تو ماتم‌زده بودند

خواب همه را بعد تو بر هم زده بودند

 

با حال پریشان و دل شعله‌ور از آه

آتش به دل عالم و آدم زده بودند

بند هشتم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

دریا شده مجنون و پریشان سر تو

امواج همه بی‌سر و سامان سر تو

 

دشت و دمن و شور نیستانی نیزار

مضمون کتابی‌ست به عنوان سر تو

بند پنجم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

از سمت تو ای کاش پیامی بفرستند

یا از طرف میکده جامی بفرستند

 

دستان قلم خشک شده امر بفرما

از کنگرۀ عرش کلامی بفرستند

بند چهارم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

برداشت به نام علی اول قدمش را

در چهره نهان کرد زوایای غمش را

 

امروز قسم خورده که با آب بیاید

از خاطر خود می‌برد آیا قسمش را؟

 

بند سوم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

خورشید نگاهش به جمال قمر افتاد

راز قمر هاشمی از پرده در افتاد

 

وقتی که به چشمان اباالفضل نظر کرد

انگار نگاهش به نگاه پدر افتاد

 

بند یکم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

هر جا عَلم میر و علمدار بلند است

فریاد عطش از در و دیوار بلند است

 

از سرو بپرسید چرا در نظر خاک

قدی که برافراشته بسیار بلند است

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×