دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بارگاه قرب

در بارگاه قرب تو جان‌ها چه کم بهاست سرهای قدسیان همه بر روی نیزه‌هاست 

هفتاد ودو مسیح ولی بر صلیب نه  هفتاد ودو مسیح که سرهایشان جداست 

به مناسبت روز حافظ
آن شب قدر که این تازه براتش دادند

آن شب قدر که این تازه براتش دادند

فرصت درک دعای عرفاتش دادند

 

گفت از: «نون و قسم بر قلم و آنچه نوشت»

جوهر و لیقه و اوراق و دواتش دادند

 

تا که بنشیند و از کربُبَلا بنویسد...

از مسیحی که در آن دشت حیاتش دادند

 

مسیح بر خاک

            

گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود

 بر خاکِ داغ صورت شیب الخضیب بود

 

بر جای بوسه‌های نبی خنجر عدو

 خنجر نمی‌برید و برایش عجیب بود

 

 

به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)
خنده‌ات خندۀ ملیح حسین

 

مستم از جام، مستم از باده

سر خوشی کار دست من داده

 

نام من عبد ، عبد ثارالله

کنیه‌ام عاشق جنون زاده

جای تنت خون تو به اوج فلک رفت

چشم تو از بس که گریه کرد نظر شد

عالم بالا ز گریۀ تو خبر شد

 

صیغۀ عقد اخوّتت به که خواندند؟

عمر تو مثل مسیح، صرف سفر شد

کوتاه سروده
مسیح عاشورا

وقتی گل ناشکفته پرپر می‌شد

با خون گلو گلوی تو تر می‌شد

این معجزۀ مسیح عاشورا بود

در دست پدر، پسر کبوتر می‌شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×