دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بیت‌الاحزان

صد شکن از غم نشیند بر جبین

گر بگویم شرحی از امّ‌البنین

 

ای ز داغت داغدار افلاکیان

همنوا با نالۀ تو خاکیان

 

خداحافظ

خداحافظ ای چشم گریان چو ابر

خداحافظ ای چار تصویر قبر

 

خداحافظ ای خاک‌های بقیع

شب و روز محنت‌فزای بقیع

لعل لب

بشنو از من این کلام معتبر

هست منقول از احادیث این خبر

 

آنکه چون دادی خدای دادگر

زوجۀ شیر خدا را یک پسر

یاد عباسم

ای مدینه گریه کن بر حال من

گریه سرکن بر من و اقبال من

 

ناله‌های آتشین را گوش کن

شکوۀ امّ‌البنین را گوش کن

بیت‌الحزن

بازگشتم با غم و محنت قرین

یادم آمد از غم امّ‌البنین

 

شد ز دشت کربلا چون باخبر

بیت‌الاحزان در بقیعش شد مقر

ثمرۀ وصلت

ز هجر بهین دخت خیرالبشر

ولی خدا را چو خون شد جگر

 

جدا مانده فرخنده ماهی ز یم

برون رفت خاتم ز انگشت جم

طلوع

روایت است که چون رفت حضرت زهرا

از این جهان فنا رو به عالم عُقبی

 

ز بعد چند علی میر و منصب لولاک

امام جنّ و بشر خسرو نهم افلاک

شمع و گل و پروانه

کیستم من بانوی آن تاجدار

بانوی لا سیف الا ذوالفقار

 

ریزه‌خوار سفرۀ یعسوب دین

بانوی بیت امیرالمؤمنین

تا همیشه جاری

ای بهار خلوت آیینه‌ها!

بوی گل در خیمه‌های کربلا!

 

ترجمان واژه‌های سبز نور!

غیرت از نام تو سرمست غرور!

داغ روی داغ

ای مدینه! سوز دیگر ساز کن

در به روی داغداران باز کن

 

ای زمینت جنت الاعلای من

دامنت کنعان یوسف‌های من

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×