دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تو هم داده‌ای دل به سقا، علی

اگر می‌تراود ز لب‌ها علی

اگر نعره دارم سراپا علی

ندارد دلم قبله الا علی

که دیدم خدا را فقط با علی

خدا عالی است و معلی علی

بگو بعد بسمه تعالی، علی

 

برات کربلا

از تربت تو عسل، شفا می‌گیرد

با نام تو اوفتاده، پا می‌گیرد

 

خورشید، تب آلوده می‌آید هرصبح

از توس، برات کربلا می‌گیرد

 

حسینی و علویّ و محمدی شده‌ام

دوباره روی لبم ذکر یا رضا دارم

به سر دوباره هوای بهشت را دارم

 

گدایی از ازل انگار بوده در خونم

همیشه چشم به دست کریم‌ها دارم

 

کرببلا و طوس

السلام ‌ای آنکه دل‌ها زیر پایت ریخته

حق، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته

 

مدح تو ارباب رویائی، خوراک شعرهاست

بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته

 

به یاد لب تشنۀ کربلا بود

تشکر ز خالق نهایت ندارد

که حمد خداوند، غایت ندارد

 

بزرگی و الطاف و احسان سبحان

به رحمت و نعمت، نهایت ندارد

 

کربلایم نمی‌بری؟

روسیاه آمدم، فقیر توام

تشنۀ جامی ‌از غدیر توام

 

در دو عالم شریف و محترمم

تا زمانی که من حقیر توام

 

مانند کربلاست حرم

در ظل روزگار شما، یا ابالحسن

هستیم ریزه‌خوار شما، یا ابالحسن

چون شمع جان نثار شما، یا ابالحسن

آهوی در حصار شما، یا ابالحسن

از خیل دوستدار شما، یا ابالحسن

 

دست شماست روزی کرب و بلای من

من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی

غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی

 

شادم که در حریم تو افتاده بار من

آیا شود ز لطف، خریدار من شوی؟

 

می‌نویسم رضا، رضای حسین

تا خدا و دم خدایی توست

معجزات امام رضایی توست

 

عشق، سلطان واجب التعظیم

شغل ایرانیان گدایی توست

 

عطر غزل

پریشان واژه‌هایم را ز گیسوی شما دارم

تمام شعر‌هایم را من از سوی شما دارم

 

ولا حول، بر آن چشم و بر آن ابرو که من وزن

رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×