دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
باید برای خود جگری دست و پا کنم

طفلی اگر بزرگ شود با کریم‌ها

یک روز می‌شود خودش از کریم‌ها

 

عبدلله حسین شدم از قدیم‌ها

دل می‌دهند دست عموها یتیم‌ها

 

طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا

تو هم عمو شدی گره‌ای وا کنی مرا

 

 

فراتی هست اینجا پیش رو، اما نبود ای کاش

یقین تکلیف طفلان، با عطش اینگونه روشن بود

فراتی هست اینجا پیش رو، اما نبود ای کاش!

 

چه می‌شد که نبود اصغر در این لشگر، اگر هم بود

سفیدیِ گلویش این قدر زیبا نبود ای کاش!

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×