دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آبرویم را بخر

دارم امشب از گناهانم خجالت می‌کشم

از گناهان فراوانم خجالت می‌کشم

 

سر به زیر انداختم، از روی تو شرمنده‌ام

بازهم سر در گریبانم، خجالت می‌کشم

بوی خاک کربلا

شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم، با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم،

بهشت

از محرم، حرمی‌ دور و بر ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

 

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

کبریت احمر

در محرم هر که صاحب منبر است

در قیامت عرش را تاج سر است

 

غافل از کبریت احمر گر شود

شعلۀ سر دونهال بی بر است

نان روضه

نان گرم روضه را از شور می‌گیریم ما

از تنور سرد دوزخ، نور می‌گیریم ما

 

سردر هر بیت، پرچم می‌زنیم از اشک خویش

آخر شیرین زبانی، شور می‌گیریم ما

 

بهار محرم

محرم آمده شکر خدا کنیم همه

به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه

 

به شکر اینکه رسیدیم به عزاى حسین

ز سینه عقدۀ یک ساله وا کنیم همه

صدای پای محرم

دوباره می‌رسد از ره، صدای پای محرم

سلام ماه حسین جان و گریه‌های محرم

 

چه نفس‌های شریفی که می‌شوند در این ماه

شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

کبوتر

روضه شروع شد، همه پر در بیاورید

از این بهشت میوۀ نوبر بیاورید

 

حالا که حوض کوثر ما گریه بر شماست

یک کاسه اشک ناب، از آن ور بیاورید

فراق کرب و بلا

یا در فراق کرب و بلا می‌کشی مرا

یا با غم امام رضا می‌کشی مرا

 

بالای سر اگر نکشی‌ام بدون شک

پایین پای خود به خدا می‌کشی مرا

شیرازۀ خون

عاشق غمزده را یاد تو جانان کافیست

سینۀ سوخته را نالۀ سوزان کافیست

 

بهر راضى شدن مادر زارت زهرا

لحظه‌اى زمزمۀ ذکر حسین جان کافیست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×