دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شد آب و نان هر شب من گریه بر حسین

از لحظه‌های رو به زوالی که داشتم هرچند سوخته، پروبالی که داشتم

 

با اینکه ناامید ز بخشش شدم ولی تغییر کرد فرض محالی که داشتم

 

ﺟﺎﺭﻭﮐﺶ ﻓﺮﺵ ﻋﺰﺍﯾﺖ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ

ﺁﻣﺪ ﻣﺤﺮﻡ، ﻧﺒﺾ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺮﮐﺘﺶ ﺣﺘّﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﻫﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ

 

ﻣﺎ ﭘﯿﺮﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ‌« ﻓﺎﺑﮏ ﻟﻠﺤﺴﯿﻦ‌» ﯾﻢ ﺑﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﺒﻨﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ

مقام نوکری

شد آسمان ز رفعت تو زیر خاک‌ها عشق تو شد ورای تمام ملاک‌ها

 

من از مقام نوکری تو کسی شدم! گرچه شدست نام من از بی پلاک‌ها

 

۳

محرم اومد و بازم دوباره خراب و مبتلای کربلاتم نشد باشم حرم توی محرم به جاش حالا میون روضه‌هاتم

 

سیب بهشتی

بیاورید بساط عزا به نام حسین به گوش گریه رسیده صدای گام حسین

 

دم حسینیه نوکر دوباره دستش را به روی سینه گذارد به احترام حسین

 

ماه خزان

دوباره سینۀ سوزان سراچۀ غم شد دوباره غم به دلم، ره گشود و همدم شد

چه شورشی و چه هنگامه و چه غوغایی‌ است؟ که هر که را نگرم در عزا و ماتم شد

روضه‌اش باب ورود به محرم باشد

پدر ِگریه برای پسرش گریه کند در عزای پسر خون جگرش گریه کند

داغ اولاد، پدر را به زمین خواهد زد شک ندارم که شکسته کمرش، گریه کند

در سایۀ الطاف تو غرق برکاتیم

ما گریه کن قتل قتیل العبراتیم

همواره اسیران اسیر الکرباتیم

 

ما مایل آنیم که نزدش بنشینیم

کی تشنۀ نوشیدن از آب فراتیم؟

علم افتاده و ساقی بی دست

ای غریبان جهان منتظرت

همه دل سوختگان منتظرت

 

مرتضی ندبه برایت خواند

فاطمه سینه زنان منتظرت

حروف مقطعه

طوفان تیر، کار عمو را خراب کرد

این مشک پاره،  نقشۀ او را بر آب کرد

 

می‌خواست «یا سکینه» به قولش عمل کند

باران تیر،  سخت عمو را جواب کرد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×