دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مشایعت اشک

 

باید که زود، راهی غوغا کنم تو را

کو فرصتی؟ که خوب تماشا کنم تو را

 

جایی که عشق کرده تمنّا تو را ز من

انصاف نیست، باز تمنّا کنم تو را

مدح حضرت علی‌اکبر (ع)

دلم سیّار دشت کربلا شد

گرفتار شه گل‌گون قبا شد

 

تپیدی مرغ دل اندر بر من

فتاده شوق اکبر بر سر من

 

زبان‌حال حضرت فاطمه صغری (س)

چه شود اگر گذر، ای صبا! تو به سوی کرببلا کنی؟[1]

چو رسی به دشت بلا ز من، تو به اکبرم گله‌ها کنی

 

ز منِ شکسته‌دل، ‌ای صبا! تو بگو به اکبر با‌وفا

چه شود که ای شه مه‌لقا! «نظری به جانب ما کنی؟»

 

مدح و منقبت حضرت ابوالفضل العبّاس (ع)

بس که به دل دارم آرزوی ابوالفضل

مرغ دلم شد اسیر موی ابوالفضل

 

جنّت و رضوان و حور و کوثر و غلمان

هست همه آیتی ز خوی ابوالفضل

 

ذکر مصائب حضرت امام حسین (ع)

شبی گل گفت با بلبل به گلزار:

تو عاشق نیستی بر روی دل‌دار

 

تو عاشق را ندانی حال چون است

تنش لاغر، دلش لبریز خون است

 

مدح و مصیبت حضرت سیدالشّهدا (ع)

مرغ دل بهر چمن باز به فریاد آمد

شد محرّم، دگرم کرببلا یاد آمد

 

گشت هنگام عزای شه گل‌گون کفنان

از غم تشنه‌لبان، سینه به فریاد آمد

 

بازار کربلا

آراست کردگار چو بازار کربلا

شاه شهید گشت خریدار کربلا

 

چون نافۀ ختن به مشامم رسد هنوز

بوی عبیر از در و دیوار کربلا

 

دیر راهب نصرانی

       

از فروغ روی جانان شد منوّر خانه‌ام

وندر این کاشانه مهمان شمع و من پروانه‌ام

 

وه! چه مهمان؟ کز رخش دیرم شده وادیّ طور

وه! چه مهمان؟ کز سرش گردیده روشن، خانه‌ام

مصیبت اربعین (۲)

         

بر سر کوی تو جسمی ناتوان آورده‌ام

قامتی خم گشته از جور زمان آورده‌ام

 

بر مزار تو، حسینم! اینک از شام خراب

از زنان و کودکان یک کاروان آورده‌ام

تنور خولی

   

مگر، ای عزیز مادر! که نموده میهمانت؟

که چنین به کنج مطبخ، شده منزل و مکانت

 

مگر این حدیث طور است که ظاهر از تنور است؟

که جهان منوّر آمد ز تجلّی عیانت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×