دسترسی سریع به موضوعات اشعار
کوتاه سروده
امان
امان از ماجرای پیکری که...
امان از سرگذشت حنجری که ...
امان ای دل، امان ای دل، امان ای ...
امان از قصۀ انگشتری که ...
این ضریح شش گوشه، حج پاکبازان است
چشمه چشمه میجوشد خون اطهرت اینجا
کور میکند شب را زخم خنجرت اینجا
چشمه چشمه میجوشد از دل زمین هر شب
خون اصغرت آن جا، خون اکبرت اینجا
کوتاه سروده
فدای اشکهایت
فدای اشکهایت خواهر تو
مرا کشته نگاه آخر تو
کمی آهستهتر تا جای مادر
بگیرم بوسهای از حنجر تو
جان من و قلب مادر و گلوی تو
چون دلت از قفل جان زبانه برآرد
روح لطیف ترا ز خانه برآرد
طفلک معصوم من مسوز دلم را
آه تو از آتشم زبانه برآرد