دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شاعر شدم که ...

پر می‌زنم به بال غزل در هوایتان

تا دور دست روشن دیرآشنـایتان

 

می‌خواهم از خدا دو جهان را و هر چه هست

تـا بـا دو دسـت شـوق بـریـزم بـه پــایتان

فرزند داماد ما (برای ولادت امام سجاد علیه‌السلام)

بنا نیست امروز افسرده باشیم

پس از چند شب باز پژمرده باشیم

 

مگر می‌شود نور را دیده باشیم؟

ولی دل به خورشید نسپرده باشیم

وارث شجاعت علوی (به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه‌السلام)

بهانه شد که دوباره گدای تو بشویم

خدا کند که همیشه برای تو بشویم

 

تمام هستی خود را دهیم جا دارد

که زائر حرم باصفای تو بشویم

خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد (برای میلاد سیدالشهدا علیه‌السلام)

خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد

بر سرش سایۀ آرامش طوبا دارد

 

با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد

پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد

کرب و بلا فرق می کند...

«آسوده» با «دچار بلا» فرق می‌کند

«مس» با «شراره‌های طلا» فرق می‌کند

 

یک پلک در «ندیدن» و «دیدن» تفاوت است

یک حرف بین «لا» و «بلا» فرق می‌کند

ای غریب

ای قاری مقیم سیه چال، ای غریب!

وی هم‌‌صدای قاری گودال، ای غریب!

 

قرآن بخوان که صوتِ رسایت حسینی است

ای قاری شکسته پر و بال، ای غریب!

 

زندانِ سرد و تیره که جایِ امام نیست

ای جسم تو چو  جَدّ تو پامال، ای غریب!

بانوی یگانه (برای میلاد سرور زنان عالم)

شأن است و نشانه است بانوی کرم

الـحـق کـه یگـانـه اسـت بـانوی کـرم

 

گوینـد شفـاعتـش به هرکس برسد

دنـبــال بـهـانـه اسـت بـانــوی کـــرم

طفل یتیم

هوای دخترکی را برادرش دارد

که خیره‌ خیره نگاهی به مادرش دارد

 

شبیه طفل یتیمی که مادرش مرده

نگاه ملتمسی بر برادرش دارد

 

گرفته بازوی او را به سمت در ندود

دری که نام علی روی سردرش دارد

 

زبان حال حضرت ام المصائب با حضرت زهرا (سلام الله علیهما)

با چشم‌های نیمه بازت گاه گاهی

چشمان خیس و خسته‌ام را کن نگاهی

 

وقتی تنور خانه روشن شد برایت

گفتم خدا را شکر کم کم روبه‌راهی

اگر...

شباهنگام در آغوش ظلمت

تمام خیمه‌ها از عشق می‌سوخت

 

میان آسمان تیره، مهتاب

به دریای سیاهی چشم می‌دوخت

اگر اشاره کنی کائنات می‌لرزد

همین که دست قلم در دوات می‌لرزد

به یاد مهر تو چشم فرات می‌لرزد

 

نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت

اگر اشاره کنی کائنات می‌لرزد

 

«هزار نکتۀ باریک تر ز مو اینجاست»

بدون عشق تو بی شک صراط می‌لرزد

زبان حال حضرت زینب با مادر پهلو شکسته (سلام الله علیهما)

دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست

انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست

 

حالا که عازم سفری پس مرا ببر

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×