- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
- بازدید: ۲۰۱۶
- شماره مطلب: ۹۷۴
-
چاپ
عطر سیب سرخ
خون میشوند از جگر داغ، نالهها
وقتی که زخم میچکد از باغ لالهها
خورشیدها به رنگ شفق در غروب خون
مهتابها اسیر کبودی هالهها
بی تاب شیر خواره خود مادران اشک
دلتنگ از فراق پدرها، سه سالهها
بر روی نیزهها که چنین عطر سیب سرخ
با بوی دود میوزد از این کلالهها
یعنی برای عرض خوش آمد به کاروان
دارند از شرارۀ آتش حوالهها
اینجا تمام آینهها زخم خوردهاند
یعنی بهانه است فدکها، قبالهها
اینجا کبودیِ لب قرآن حکایتی است
از ماجرای آن شب شوم پیالهها
آخر حدیث صبر و حماسه به خط خون
حک میشود به سینۀ سرخ رسالهها
-
اربعین بیقراری
نوای ناله و غمها: رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بیقراری
همه برگشتهاند اما رقیه
-
روضهخوان ارباب
با نالۀ یا حسین بیتاب شدی
از داغ لب تشنۀ او آب شدی
با زمزمههای «أو سمعتم بغریب»
یک عمر تو روضهخوان ارباب شدی
-
کوثر بیقرینه
ای کوثر بیقرینۀ ثارالله
آرام و قرار سینۀ ثارالله
در صبر و شکوه و استقامت، یکتا
آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله
-
فاطمهمذهب
در جمع ملائک مقرب هستی
از روز ازل فاطمهمذهب هستی
شد محو جمال کبریایی جانت
محبوب دل حسین و زینب هستی
عطر سیب سرخ
خون میشوند از جگر داغ، نالهها
وقتی که زخم میچکد از باغ لالهها
خورشیدها به رنگ شفق در غروب خون
مهتابها اسیر کبودی هالهها
بی تاب شیر خواره خود مادران اشک
دلتنگ از فراق پدرها، سه سالهها
بر روی نیزهها که چنین عطر سیب سرخ
با بوی دود میوزد از این کلالهها
یعنی برای عرض خوش آمد به کاروان
دارند از شرارۀ آتش حوالهها
اینجا تمام آینهها زخم خوردهاند
یعنی بهانه است فدکها، قبالهها
اینجا کبودیِ لب قرآن حکایتی است
از ماجرای آن شب شوم پیالهها
آخر حدیث صبر و حماسه به خط خون
حک میشود به سینۀ سرخ رسالهها