- تاریخ انتشار: ۱۳۹۱/۰۴/۲۳
- بازدید: ۵۰۷۳
- شماره مطلب: ۹۶
-
چاپ
این دست من لیاقت دامان او نداشت
افتاده دست راست خدایا ز پیکرم
بر دامن حسین رسان دست دیگرم
چون دست من لیاقت دامان او نداشت
انداختم به راه، که بردارد از کرم
بى دست من ز دست حسینم گسسته دست
اى دست حق بگیر تو دست برادرم
اى دست راست رو به سلامت که تا ابد
این خاطره ودیعه سپارم به خاطرم
اى دست چپ ز یارى من بر مدار دست
من در هواى آب به شوق تو مىپرم
آبى که آبروى من و اعتبار توست
بر تشنگان اگر نرسد خاک بر سرم
آب فرات نیست به مشک، آبروى اوست
بر پیشگاه آبروى خلق مىبرم
نى نى نه آبروى فرات و نه آب اوست
خود آبروى امبنین است؛ مادرم
مردم به حفظ دیده زهر چیز بگذرند
من بهر آب حاضرم از دیده بگذرم
اى دست دامن تو و دست نیاز من
تا همتت به عرصۀ پیکار بنگرم
در عمر خویش منتى از کس نبردهام
اینک به ناز منتت اى دست حاضرم
ترسم تو هم ز دست روى، بى تو مشک را
آخر به دست ناوک دلدوز بسپرم
این دست من لیاقت دامان او نداشت
افتاده دست راست خدایا ز پیکرم
بر دامن حسین رسان دست دیگرم
چون دست من لیاقت دامان او نداشت
انداختم به راه، که بردارد از کرم
بى دست من ز دست حسینم گسسته دست
اى دست حق بگیر تو دست برادرم
اى دست راست رو به سلامت که تا ابد
این خاطره ودیعه سپارم به خاطرم
اى دست چپ ز یارى من بر مدار دست
من در هواى آب به شوق تو مىپرم
آبى که آبروى من و اعتبار توست
بر تشنگان اگر نرسد خاک بر سرم
آب فرات نیست به مشک، آبروى اوست
بر پیشگاه آبروى خلق مىبرم
نى نى نه آبروى فرات و نه آب اوست
خود آبروى امبنین است؛ مادرم
مردم به حفظ دیده زهر چیز بگذرند
من بهر آب حاضرم از دیده بگذرم
اى دست دامن تو و دست نیاز من
تا همتت به عرصۀ پیکار بنگرم
در عمر خویش منتى از کس نبردهام
اینک به ناز منتت اى دست حاضرم
ترسم تو هم ز دست روى، بى تو مشک را
آخر به دست ناوک دلدوز بسپرم