مشخصات شعر

از کودکی دلداده‌ات بودم

باور ندارم شاعرت باشم ولی تو
بر بیت‌های زخمی ام مرهم نباشی
باور ندارم غرق اشک و روضه باشم
تو شاهد این اشک و این ماتم نباشی

نامت به شعرو نوحه‌هایم آبرو داد
ای آبروی عشق و شعر و اشک و ایمان
ای شاه بیت خلقت گل، عطر فردوس
دل را به عشقت زنده کن، با آن بمیران

شرح نگاهت با قلم، هیهات هیهات
من شاعرم، اعجاز کردن کار من نیست
درد هزاران ساله را مرهم ندارم
این قصه را آغاز کردن کار من نیست

سکان فرمانداری عشق است چشمت
تفسیر زخم کاری عشق است چشمت
بر نیزه قرآن خواندن و لب باز کردن
پلکی بزن چون قاری عشق است چشمت

باغ گل و باد خزان و برگریزان
عطر گلاب تازه دارد خاک اینجا
داغ جوان و پیر و طفل شیر خواره
اندوه بی اندازه دارد خاک اینجا

از کربلا تا شام منبر داری ای دل
باید غم از دل‌های خون برداری ای عشق
با کاروان نیزه‌ها منزل به منزل
داغ پسر، داغ برادر داری ای عشق

باور ندارم شاعرت باشم ولی تو
دست دلم را در صف محشر نگیری
از کودکی دلداده‌ات بودم دعا کن
عشق جوانت همدمم باشد به پیری

 

از کودکی دلداده‌ات بودم

باور ندارم شاعرت باشم ولی تو
بر بیت‌های زخمی ام مرهم نباشی
باور ندارم غرق اشک و روضه باشم
تو شاهد این اشک و این ماتم نباشی

نامت به شعرو نوحه‌هایم آبرو داد
ای آبروی عشق و شعر و اشک و ایمان
ای شاه بیت خلقت گل، عطر فردوس
دل را به عشقت زنده کن، با آن بمیران

شرح نگاهت با قلم، هیهات هیهات
من شاعرم، اعجاز کردن کار من نیست
درد هزاران ساله را مرهم ندارم
این قصه را آغاز کردن کار من نیست

سکان فرمانداری عشق است چشمت
تفسیر زخم کاری عشق است چشمت
بر نیزه قرآن خواندن و لب باز کردن
پلکی بزن چون قاری عشق است چشمت

باغ گل و باد خزان و برگریزان
عطر گلاب تازه دارد خاک اینجا
داغ جوان و پیر و طفل شیر خواره
اندوه بی اندازه دارد خاک اینجا

از کربلا تا شام منبر داری ای دل
باید غم از دل‌های خون برداری ای عشق
با کاروان نیزه‌ها منزل به منزل
داغ پسر، داغ برادر داری ای عشق

باور ندارم شاعرت باشم ولی تو
دست دلم را در صف محشر نگیری
از کودکی دلداده‌ات بودم دعا کن
عشق جوانت همدمم باشد به پیری

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×