- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۲۹۸۴
- شماره مطلب: ۹۲۵۰
-
چاپ
دور از وطن
دیگر توانی در میان پیکرت نیست
آقا رمق بین دو چشمان ترت نیست
لعنت به این زهری که آبت کرد این طور
در بسترت انگار جسم لاغرت نیست
دختر نداری تا پرستار تو باشد
جان میدهی و هیچکس دور و برت نیست
این روزها داری دلی پر از سقیفه
در گوش تو جز نالههای مادرت نیست
مثل حسن پیری چه زود آمد سراغت
این روزگار بی مروت یاورت نیست
دور از وطن در سامرا خیلی غریبی
آقا ولیکن قاتل تو، همسرت نیست
لب تشنهای، لب تشنهای، لب تشنه اما
ساعات آخر خنجری بر حنجرت نیست
مهدی است بالای سرت وقت شهادت
بی غیرتی مثل سنان بالاسرت نیست
-
برای پیکر صد پاره روضهخوانی تو
دلت هوای اجل کرده، نیمه جانی تو
در انتظار و هوایی آسمانی تو
بیا بگیر ز اسم خودت مدد، برخیز
هنوز هم که هنوز است، پهلوانی تو
-
شد صفا شهر نجف، مروه شده کرببلا
خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده
هر که شد عاشق این سلسله راه افتاده
نامسلمان و مسلمان به حرم میآیند
هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده
دور از وطن
دیگر توانی در میان پیکرت نیست
آقا رمق بین دو چشمان ترت نیست
لعنت به این زهری که آبت کرد این طور
در بسترت انگار جسم لاغرت نیست
دختر نداری تا پرستار تو باشد
جان میدهی و هیچکس دور و برت نیست
این روزها داری دلی پر از سقیفه
در گوش تو جز نالههای مادرت نیست
مثل حسن پیری چه زود آمد سراغت
این روزگار بی مروت یاورت نیست
دور از وطن در سامرا خیلی غریبی
آقا ولیکن قاتل تو، همسرت نیست
لب تشنهای، لب تشنهای، لب تشنه اما
ساعات آخر خنجری بر حنجرت نیست
مهدی است بالای سرت وقت شهادت
بی غیرتی مثل سنان بالاسرت نیست