- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۴۶۹۷
- شماره مطلب: ۹۲۰۸
-
چاپ
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
کنج خرابه، سوخته موی مرا ببوس
تو محرمانه سرّ مگوی مرا ببوس
مثل لب تو خورده ترک دور چشم من
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
یک ماه میشود که نبوسیدهای مرا
قربان روی ماه تو، روی مرا ببوس
زنجیرها گلوی مرا زخم کردهاند
ای مرهم رقیه گلوی مرا ببوس
زهرا تکاند خاک روی چادر مرا
پس چادر بدون رفوی مرا ببوس
بابا! عمو که رفت خداحافظی نکرد
بابا اگر که دیدی، عموی مرا ببوس
-
تربتی از کربلای تو برای من بس است
شمع هستم در عزای تو، برای من بس است
اشک میریزم برای تو، برای من بس است
من به هر چیزی که دادی و ندادی راضیام
تا ابد هستم گدای تو، برای من بس است
-
مادر شهید
جز این دو میوۀ قلبم ثمر نداشتهام
ببخش اگر که پسر بیشتر نداشتهام
برای اینکه شبیه تو بی کفن باشند
برایشان کفن از خانه برنداشتهام
-
اینها دو بال جعفر طیار هستند
یک لحظه بی تو فکر آسایش نکردم
پنجاه سال است از تو یک خواهش نکردم
یک عمر روی حرف تو چیزی نگفتم
این بار میخواهم به پای تو بیفتم
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
کنج خرابه، سوخته موی مرا ببوس
تو محرمانه سرّ مگوی مرا ببوس
مثل لب تو خورده ترک دور چشم من
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
یک ماه میشود که نبوسیدهای مرا
قربان روی ماه تو، روی مرا ببوس
زنجیرها گلوی مرا زخم کردهاند
ای مرهم رقیه گلوی مرا ببوس
زهرا تکاند خاک روی چادر مرا
پس چادر بدون رفوی مرا ببوس
بابا! عمو که رفت خداحافظی نکرد
بابا اگر که دیدی، عموی مرا ببوس