- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۱۳۱۶
- شماره مطلب: ۹۱۹۱
-
چاپ
این بار هم سهشعبه...
چسبیده است سینه به سینه به دلبرش
افتاده است پیکر او روی پیکرش
روی هزار و نهصد و پنجاه زخم بود
از تیغ و داس و نیزه و خنجر سراسرش
افتاد و نیزهها همه رفتند در تنش
بیرون زدند یک یکش از سمت دیگرش
یک بال که جدا شده افتاده یک طرف
یک بال هم که سخت شکسته است با پرش
در گوش او عمو چقدر گفت: جان من
او هم جواب داد: عموجان، با سرش
افتاده است روی عمو، باز میزنند
درهم کنند تا دو بدن را در آخرش
این بار هم سهشعبه، و ای وای حرمله
نزدیک شد درست زند زیر حنجرش
پاشید خون گرم گلو، وای بر عمو
میریخت از محاسن سرخ مطهرش
از سمت پا گرفت، کسی طفل را کشید
از سمت سر نشست حرامی، به خنجرش
تا که حسین زجر کشد پیش چشم او
اول زدند و بعد نشستند بر سرش
فهمیدهاند مادر او بین خیمههاست
سر را گرفت و رفت به دنبال مادرش
-
عشق اسطرلاب مردان خداست
هرچه بادا باد! اما عشق باد
عشق بادا، عشق بادا، عشق باد
جوهر این عاشقیها عشق باد
کار دنیا کار فردا عشق باد
عقل رفت و گفت تنها عشق باد
-
ز اوج شانۀ او آسمان به خاک افتاد
خدا زمین و زمان را دوباره حیران ساخت
تمام شوکت خود را به شکل انسان ساخت
به دست قدرت خود، خلقتی شگفت آورد
گرفت پرده ز رویی، جهان گلستان ساخت
-
ماه پر آفتاب
دلی دارم و خانۀ بوتراب است
سری دارم و خاک عالیجناب است
عوض کرده روز و شبم جای خود را
که ماهی دمیده پر از آفتاب است
-
ارمنی آمد و مسلمان شد
گرچه سرگرم کسب و کارش بود
نان خور رزق کار و بارش بود
او که با عالم خودش میساخت
روز و شب با غم خودش میساخت
این بار هم سهشعبه...
چسبیده است سینه به سینه به دلبرش
افتاده است پیکر او روی پیکرش
روی هزار و نهصد و پنجاه زخم بود
از تیغ و داس و نیزه و خنجر سراسرش
افتاد و نیزهها همه رفتند در تنش
بیرون زدند یک یکش از سمت دیگرش
یک بال که جدا شده افتاده یک طرف
یک بال هم که سخت شکسته است با پرش
در گوش او عمو چقدر گفت: جان من
او هم جواب داد: عموجان، با سرش
افتاده است روی عمو، باز میزنند
درهم کنند تا دو بدن را در آخرش
این بار هم سهشعبه، و ای وای حرمله
نزدیک شد درست زند زیر حنجرش
پاشید خون گرم گلو، وای بر عمو
میریخت از محاسن سرخ مطهرش
از سمت پا گرفت، کسی طفل را کشید
از سمت سر نشست حرامی، به خنجرش
تا که حسین زجر کشد پیش چشم او
اول زدند و بعد نشستند بر سرش
فهمیدهاند مادر او بین خیمههاست
سر را گرفت و رفت به دنبال مادرش