- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۲۰۹۵
- شماره مطلب: ۹۱۲۷
-
چاپ
عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست
بشنو از من، دارم از یارم حکایت میکنم
سینهای دارم کز آن شرح محبت میکنم
هر جوانی را دلی هر عاشقی را سینهای است
من دلی دارم که آن را وقف هیئت میکنم
عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست
گر کسی راهم نداد آنجا، سماجت میکنم
غبطه خوردن کار خوبان است کار من که نیست
این وسط اما به حر گاهی حسادت میکنم
کافرم خواندند آنهایی که دیدند آیه را
حا و سین و یا و نون دارم قرائت میکنم
مردم این شهر از من خسته، من هم خستهام
در اگر وا کرد یارم، رفع زحمت میکنم
-
گنجینۀ اسرار
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد
شور و حالم قیل و قال کوچه و بازار شد
هرکسی عمّان نخواهد شد مگر در خانهات
در حرم بودم، دلم گنجینۀ اسرار شد
-
ارث قبیله
ارث قبیله است که هرکس جوانتر است
مویش سفید گشته و قدش کمانتر است
این بیست و پنج سال که سنی نمیشود
اما بهار عمر شما پر خزانتر است
-
نور واحد
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه! دور از آب تو ماندی حسین هم
پیر و جوان نداشت، که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم
عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست
بشنو از من، دارم از یارم حکایت میکنم
سینهای دارم کز آن شرح محبت میکنم
هر جوانی را دلی هر عاشقی را سینهای است
من دلی دارم که آن را وقف هیئت میکنم
عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست
گر کسی راهم نداد آنجا، سماجت میکنم
غبطه خوردن کار خوبان است کار من که نیست
این وسط اما به حر گاهی حسادت میکنم
کافرم خواندند آنهایی که دیدند آیه را
حا و سین و یا و نون دارم قرائت میکنم
مردم این شهر از من خسته، من هم خستهام
در اگر وا کرد یارم، رفع زحمت میکنم