- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۹۰۹۴
- شماره مطلب: ۹۱۲۶
-
چاپ
یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند
هر روز پای هر محنت گریه میکنم
بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم
با نوحههای هر شب تو گریه میکنم
با روضههای دل شکنت گریه میکنم
یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند
از بس برای پیرهنت گریه میکنم
در بین قبر هم کفن کربلا به تن
از داغ جسم بی کفنت گریه میکنم
گاهی شبیه روز دهم، سرخ میشوم
بر لحظۀ به نی شدنت گریه میکنم
ای سوختهترین بدن زیر آفتاب
بر زخم تاول بدنت گریه میکنم
-
هرکه دارد هوس کرببلا، آماده است
ای که جز خانۀ تو، خلوت ما نیست که نیست
هر چه گشتیم در این میکده جا نیست که نیست
من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک
جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست
-
میوۀ پیوند
دل که شد خرسند چیز دیگری ست
چهره با لبخند چیز دیگری ست
تا که کام عشق را شیرین کنی
بوسهای چون قند چیز دیگری ست -
شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند
علقمه گفتم و دیدم دلم از پا افتاد
یاد لبهای علی اصغر و دریا افتاد
علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست
تیر آنقدر به او خورد که از نا افتاد
یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند
هر روز پای هر محنت گریه میکنم
بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم
با نوحههای هر شب تو گریه میکنم
با روضههای دل شکنت گریه میکنم
یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند
از بس برای پیرهنت گریه میکنم
در بین قبر هم کفن کربلا به تن
از داغ جسم بی کفنت گریه میکنم
گاهی شبیه روز دهم، سرخ میشوم
بر لحظۀ به نی شدنت گریه میکنم
ای سوختهترین بدن زیر آفتاب
بر زخم تاول بدنت گریه میکنم