- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۴۳۵۱
- شماره مطلب: ۹۰۹۶
-
چاپ
زمان پر زدن
چقدر نالۀ بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پر زدنت
که زهر کینه اثر کرده و نوا داری
چه کرده با تو که اینگونه محتضر شدهای
«شهادتین» به لبهای خود چرا داری؟
نفس کشیدنت آقا چه سختتر شده است
میان هر نفس خستهات دعا داری
کشانده پای تو را رو به قبله، زهر جفا
گمان کنم که شما درد بی دوا داری
کنار بستر تو مادری عزا دارد
که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری
لبان خشک تو ذکر «حسین» میگویند
دوباره گریه و مرثیه را بنا داری
هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی
هنوز هم به دلت داغ کربلا داری
تو در لباس اسارت چه صحنهها دیدی
چه زخمها که تو از کعب نیزهها داری
دل شکستۀ من وقف ماتم تو شده
شما هوای دل خستۀ مرا داری
به خواب دیدهام آقا که مرقدی زیبا
شبیه صحن و سرای امام رضا داری
کبوتر دل من پرکشیده چون زائر
به قصد مرقد خاکی حضرت باقر
-
خدا کند برسم کربلا، شب جمعه
هوا هوای حسینیهها، شب جمعه
رسیده این دل من تا خدا، شب جمعه
شب زیارت مخصوص سیدالشهدا
شب زیارت ارباب ما، شب جمعه
-
ستارۀ زخمی
تنهاترین غریب، کجایی پسر عمو؟
کشته مرا هوای جدایی پسر عمو
زخمیترین ستارۀ دارالامارهام
آمادهام برای رهایی، پسر عمو
-
نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه
طبع من نذر نگاه پهلوان روزگار
عاشقش هستم، قرار از سینهام برده نگار
آمده شیر خدا در بیشه دنبال شکار
میگذارد دشمن مولای ما پا به فرار
زمان پر زدن
چقدر نالۀ بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پر زدنت
که زهر کینه اثر کرده و نوا داری
چه کرده با تو که اینگونه محتضر شدهای
«شهادتین» به لبهای خود چرا داری؟
نفس کشیدنت آقا چه سختتر شده است
میان هر نفس خستهات دعا داری
کشانده پای تو را رو به قبله، زهر جفا
گمان کنم که شما درد بی دوا داری
کنار بستر تو مادری عزا دارد
که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری
لبان خشک تو ذکر «حسین» میگویند
دوباره گریه و مرثیه را بنا داری
هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی
هنوز هم به دلت داغ کربلا داری
تو در لباس اسارت چه صحنهها دیدی
چه زخمها که تو از کعب نیزهها داری
دل شکستۀ من وقف ماتم تو شده
شما هوای دل خستۀ مرا داری
به خواب دیدهام آقا که مرقدی زیبا
شبیه صحن و سرای امام رضا داری
کبوتر دل من پرکشیده چون زائر
به قصد مرقد خاکی حضرت باقر