- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۵۸۹۰
- شماره مطلب: ۹۰۷۷
-
چاپ
خون حسین منتظر انتقام توست
ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی
تنهاترین مسافر دوران، نیامدی
گویند بوی پیرهنت میرسد، ولی
ما ماندهایم و وعدۀ خوبان نیامدی
دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند
طولانی است قصۀ هجران، نیامدی
خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد
یعقوب دهر، بهر تو گریان نیامدی
ایمان چو شعلهای است کف دست مؤمنین
شد سخت آزمایش ایمان، نیامدی
گاهی شکست حرمت والای اهلبیت
گاهی شکست حرمت قرآن، نیامدی
قوم یهود، قوم نجس، قوم بچه کش
در قدس و کعبهاند به جولان، نیامدی
آتش به جان امت اسلام میزنند
هر جا که هست جمع مسلمان، نیامدی
دارند عاشقان شما کشته میشوند
ای پاسدار خون شهیدان، نیامدی
خون حسین منتظر انتقام توست
زینب تو را صدا کند از جان، نیامدی
ای زائر غریب حرمهای اهلبیت
محصور شد حریم تو جانان، نیامدی
اینک اهانتی به مقام خلیل شد
کعبه اسیر فتنۀ طوفان، نیامدی
ما را برای لشگر خود انتخاب کن
آمادهایم پای تو هر آن، نیامدی
با اهل روضه در عرفه وعده کردهای
اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی
میگفت با عموی تو سالار کربلا
رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
خون حسین منتظر انتقام توست
ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی
تنهاترین مسافر دوران، نیامدی
گویند بوی پیرهنت میرسد، ولی
ما ماندهایم و وعدۀ خوبان نیامدی
دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند
طولانی است قصۀ هجران، نیامدی
خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد
یعقوب دهر، بهر تو گریان نیامدی
ایمان چو شعلهای است کف دست مؤمنین
شد سخت آزمایش ایمان، نیامدی
گاهی شکست حرمت والای اهلبیت
گاهی شکست حرمت قرآن، نیامدی
قوم یهود، قوم نجس، قوم بچه کش
در قدس و کعبهاند به جولان، نیامدی
آتش به جان امت اسلام میزنند
هر جا که هست جمع مسلمان، نیامدی
دارند عاشقان شما کشته میشوند
ای پاسدار خون شهیدان، نیامدی
خون حسین منتظر انتقام توست
زینب تو را صدا کند از جان، نیامدی
ای زائر غریب حرمهای اهلبیت
محصور شد حریم تو جانان، نیامدی
اینک اهانتی به مقام خلیل شد
کعبه اسیر فتنۀ طوفان، نیامدی
ما را برای لشگر خود انتخاب کن
آمادهایم پای تو هر آن، نیامدی
با اهل روضه در عرفه وعده کردهای
اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی
میگفت با عموی تو سالار کربلا
رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند بود که گوشه چشمی به ما کنند شعر زیبایی است خداوند به شاعر آن عمر با عزت بدهد