- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۱۴۵۴
- شماره مطلب: ۹۰۷۴
-
چاپ
عزیز نرگس
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا میگیره
دلم هوایی میشه و بونۀ آقا میگیره
این روزایی که دم به دم غریبی رو حس میکنم
با گریه یاد غربت عزیز نرگس میکنم
تا که بیای تو از سفر، تا که ببینی حالمو
نذر نگاهت میکنم این اشکای زلالمو
میون طوفان غمت، شکسته بال و پر من
کاشکی بیای پا بذاری به روی چشم تر من
کوچه رو صبح جمعهها، هم نفس بوی گلاب
با مژه جارو میزنیم، با اشکامون میپاشیم آب
کاشکی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا که یه مهر و تسبیح از تربت ارباب غریب
کاشکی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی
مسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم «حسین من کوفه نیا»
کوفه نیا که اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لالهاند
با کعب نی منتظر رقیۀ سه سالهاند
همه با فکر انتقام روز میکنن شباشونو
نعلای تازه میزنن تموم مرکباشونو
رو خاک گرم کربلا سه روز میمونه پیکرت
خورشید نیزهها میشه اینجا سر مطهرت
-
اربعین بیقراری
نوای ناله و غمها: رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بیقراری
همه برگشتهاند اما رقیه
-
روضهخوان ارباب
با نالۀ یا حسین بیتاب شدی
از داغ لب تشنۀ او آب شدی
با زمزمههای «أو سمعتم بغریب»
یک عمر تو روضهخوان ارباب شدی
-
کوثر بیقرینه
ای کوثر بیقرینۀ ثارالله
آرام و قرار سینۀ ثارالله
در صبر و شکوه و استقامت، یکتا
آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله
-
فاطمهمذهب
در جمع ملائک مقرب هستی
از روز ازل فاطمهمذهب هستی
شد محو جمال کبریایی جانت
محبوب دل حسین و زینب هستی
عزیز نرگس
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا میگیره
دلم هوایی میشه و بونۀ آقا میگیره
این روزایی که دم به دم غریبی رو حس میکنم
با گریه یاد غربت عزیز نرگس میکنم
تا که بیای تو از سفر، تا که ببینی حالمو
نذر نگاهت میکنم این اشکای زلالمو
میون طوفان غمت، شکسته بال و پر من
کاشکی بیای پا بذاری به روی چشم تر من
کوچه رو صبح جمعهها، هم نفس بوی گلاب
با مژه جارو میزنیم، با اشکامون میپاشیم آب
کاشکی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا که یه مهر و تسبیح از تربت ارباب غریب
کاشکی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی
مسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم «حسین من کوفه نیا»
کوفه نیا که اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لالهاند
با کعب نی منتظر رقیۀ سه سالهاند
همه با فکر انتقام روز میکنن شباشونو
نعلای تازه میزنن تموم مرکباشونو
رو خاک گرم کربلا سه روز میمونه پیکرت
خورشید نیزهها میشه اینجا سر مطهرت