هرجا که حرف معرفت افتاد لاجرم
شاعر نوشت اول خط «صاحب کرم»
صاحب کرم اگرچه به ظاهر شود ذلیل
اما به ذهن مردم دنیاست محترم
بر من نگیر خرده که مادر به شیر خود
عشق حسین را ازل انداخت در سرم
جز او کسی به درد دل ما نمی‌خورد
جز او کسی به جان خودم نیست باورم
دنیا بناز بر زر و سیم و به تاج و تخت
من را بس است اینکه در این خانه نوکرم
ما خانوادگی به همین شغل شهره‌ایم
من از تمام ایل و تبارم گداترم
حج و نماز و روزۀ من نیست جز حسین
بی او کنار بیت خدا نیز کافرم
بر جان پاک حضرت و فرزند و همسرش
گردد فدا خودم، پسرانم و همسرم
اجر غلامیم به سه حرف حساب بس
اول حرم و بعد حرم، آخرش حرم
هرجا که حرف معرفت افتاد لاجرم
شاعر نوشت اول خط «صاحب کرم»
صاحب کرم اگرچه به ظاهر شود ذلیل
اما به ذهن مردم دنیاست محترم
بر من نگیر خرده که مادر به شیر خود
عشق حسین را ازل انداخت در سرم
جز او کسی به درد دل ما نمی‌خورد
جز او کسی به جان خودم نیست باورم
دنیا بناز بر زر و سیم و به تاج و تخت
من را بس است اینکه در این خانه نوکرم
ما خانوادگی به همین شغل شهره‌ایم
من از تمام ایل و تبارم گداترم
حج و نماز و روزۀ من نیست جز حسین
بی او کنار بیت خدا نیز کافرم
بر جان پاک حضرت و فرزند و همسرش
گردد فدا خودم، پسرانم و همسرم
اجر غلامیم به سه حرف حساب بس
اول حرم و بعد حرم، آخرش حرم
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
