- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۲۱۷۸
- شماره مطلب: ۸۹۸۲
-
چاپ
بهار غم
بچهها بازم محرم اومده
عید ما با بهار غم اومده
بچهها خیمۀ ماتم بزنید
همگی به سینه محکم بزنید
بچهها پارچۀ مشکی بیارید
بچهها ز دیدهها اشک ببارید
سر کوچه تکیهای به پا کنید
پسر فاطمه رو صدا کنید
همه طبل و سنج و زنجیر بیارید
کربلا رو خوب به تصویر بیارید
پشت پا به هر تباهی بزنین
در هر خونه سیاهی بزنین
دستههای سینه زن غم بگیرین
غنچهها! ز دیده شبنم بگیرین
توی هیئت به همه سلام کنین
بچه سیدارو احترام کنین
اهل کوفه آخه بی حیا بودن
اهل زشتی، اهل ناسزا بودن
برا دنیا دل ز کوثر بریدن
بچههای زهرا رو سر بریدن
مادرم میگه که نور عین من
تا توان داری بگو: حسین من
این حسین کیه که دل دیوونشه؟
مرغ دل اسیر آب و دونشه
این حسین کیه که دل خاطرخواشه؟
مادرم میگه یار نوکراشه
این حسین کیه که مرد عمله؟
مادرم میگه که اسمش عسله
این حسین کیه که خیلی کریمه؟
صاحب غربت و داغ عظیمه
وقتی اسمش رو لبا جاری میشه
ناگهان اشک چشا جاری میشه
بین اشک و خندهام میگم حسین
تا روزی که زندهام میگم حسین
-
درد فراق
هوای کهنۀ این شهر تازه دم کرده
گناهکاریمان «تنزل النقم» کرده
«ظلمت نفسی» ما را شنید دلبر و گفت:
امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده
-
هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است
قسم به عشق، جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیدۀ شب زندهدار خود گریم
قسم به اشک سحر، دوری از بکا سخت است
-
محرم صادق
دلم هوای بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکی به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق
بهار غم
بچهها بازم محرم اومده
عید ما با بهار غم اومده
بچهها خیمۀ ماتم بزنید
همگی به سینه محکم بزنید
بچهها پارچۀ مشکی بیارید
بچهها ز دیدهها اشک ببارید
سر کوچه تکیهای به پا کنید
پسر فاطمه رو صدا کنید
همه طبل و سنج و زنجیر بیارید
کربلا رو خوب به تصویر بیارید
پشت پا به هر تباهی بزنین
در هر خونه سیاهی بزنین
دستههای سینه زن غم بگیرین
غنچهها! ز دیده شبنم بگیرین
توی هیئت به همه سلام کنین
بچه سیدارو احترام کنین
اهل کوفه آخه بی حیا بودن
اهل زشتی، اهل ناسزا بودن
برا دنیا دل ز کوثر بریدن
بچههای زهرا رو سر بریدن
مادرم میگه که نور عین من
تا توان داری بگو: حسین من
این حسین کیه که دل دیوونشه؟
مرغ دل اسیر آب و دونشه
این حسین کیه که دل خاطرخواشه؟
مادرم میگه یار نوکراشه
این حسین کیه که مرد عمله؟
مادرم میگه که اسمش عسله
این حسین کیه که خیلی کریمه؟
صاحب غربت و داغ عظیمه
وقتی اسمش رو لبا جاری میشه
ناگهان اشک چشا جاری میشه
بین اشک و خندهام میگم حسین
تا روزی که زندهام میگم حسین