- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
- بازدید: ۲۷۱۸
- شماره مطلب: ۸۹۶
-
چاپ
مستی تمامی ندارد...
مستی تمامی ندارد، حتی اگر تاک افتاد
حتی اگرساقی مست، خود نیز عطشناک افتاد
آزاده حُرّی که یک عمر زندانی تیرگی بود
بال وپرش را تکان داد، آزاد شد پاک افتاد
هرچند نایی ندارد اما سکوتش مخوانید
طفلی که از یک نگاهش در عرش پژواک افتاد
این چاه مشک گلویی ست، فرق علی با علی چیست؟
وقتی که فرق و گلویی از ظلم شب چاک افتاد
تصویر خورشید بر آب هرگز شگفتی ندارد
اما شگفتا که آن روز خورشید برخاک افتاد
انگار شب ماندنی...نه!...خورشید آخر میآید
مستی تمامی ندارد، حتی اگر تاک افتاد...
-
شور حسین
هر زخم که خورد، زخمه کاریتر شد
موسیقیِ داغها بهاریتر شد
این شورِ حسین دستگاهی است عجیب
کز نغمۀ آن دو چشم،آری! تر شد
-
مسلم ابن ...
بی سر شدهای و از جهان سر هستی
یک گام از عاشقان جلوتر هستی
گفتند که مسلمِ عقیلی اما
ولله که مسلم ابنِ حیدر هستی ...
-
لبِِ امام
از بام فتاده بام را میفهمد
در دام فتاده دام را میفهمد
لب تشنگیات وقتِ شهادت یعنی
این مرد، لبِ امام را میفهمد
-
افتادهترین مرد
لب تشنهتر از جام فتادی سردار؛
در آتشِ این دام فتادی سردار!
افتادهتر از تو مرد در عالم نیست
اینگونه که از بام فتادی سردار!
مستی تمامی ندارد...
مستی تمامی ندارد، حتی اگر تاک افتاد
حتی اگرساقی مست، خود نیز عطشناک افتاد
آزاده حُرّی که یک عمر زندانی تیرگی بود
بال وپرش را تکان داد، آزاد شد پاک افتاد
هرچند نایی ندارد اما سکوتش مخوانید
طفلی که از یک نگاهش در عرش پژواک افتاد
این چاه مشک گلویی ست، فرق علی با علی چیست؟
وقتی که فرق و گلویی از ظلم شب چاک افتاد
تصویر خورشید بر آب هرگز شگفتی ندارد
اما شگفتا که آن روز خورشید برخاک افتاد
انگار شب ماندنی...نه!...خورشید آخر میآید
مستی تمامی ندارد، حتی اگر تاک افتاد...