مشخصات شعر

یا علی گفتم، لبم شمشیر خورد

از سر دارالاماره روی بام

می‌دهم بر محضرت مولا، سلام

 

چشم بد از دور چشمان تو دور

سایه‌ات بر اهل عالم مستدام

 

کار تو با اهل کوفه شد شروع

کار من در شهر کوفه شد تمام

 

شرح حال یار تو در این دیار

شد زبانزد بر زبان خاص و عام

 

هر چه گشتم ذّره‌ای پیدا نشد

در وجود کوفیان یک جو مرام

 

در نگاه بی بصیرت‌های شهر

نیست فرقی بین عامی و امام

 

شب همه در حال بیعت با منند

صبح در بازار شمشیر و نیام

 

از زبان تندشان فهمیده‌ام

نیست اولاد علی را احترام

 

یا علی گفتم، لبم شمشیر خورد

ناسزا گفتند بر مولا مدام

 

بر سرم در کوچه آتش ریختند

سنگ می‌انداختند از روی بام

 

سر به داری قسمت من می‌‌شود

قسمت تو بی سری در این قیام

 

من همین مقدار می‌‌گویم، تو را

می‌کشند اینجا به قصد انتقام

 

با لب خونین تمنا می‌کنم

تا کسی بر تو رساند این پیام:

 

بین این نامردها جای تو نیست

پای خود مگذار اینجا، والسلام

 

یا علی گفتم، لبم شمشیر خورد

از سر دارالاماره روی بام

می‌دهم بر محضرت مولا، سلام

 

چشم بد از دور چشمان تو دور

سایه‌ات بر اهل عالم مستدام

 

کار تو با اهل کوفه شد شروع

کار من در شهر کوفه شد تمام

 

شرح حال یار تو در این دیار

شد زبانزد بر زبان خاص و عام

 

هر چه گشتم ذّره‌ای پیدا نشد

در وجود کوفیان یک جو مرام

 

در نگاه بی بصیرت‌های شهر

نیست فرقی بین عامی و امام

 

شب همه در حال بیعت با منند

صبح در بازار شمشیر و نیام

 

از زبان تندشان فهمیده‌ام

نیست اولاد علی را احترام

 

یا علی گفتم، لبم شمشیر خورد

ناسزا گفتند بر مولا مدام

 

بر سرم در کوچه آتش ریختند

سنگ می‌انداختند از روی بام

 

سر به داری قسمت من می‌‌شود

قسمت تو بی سری در این قیام

 

من همین مقدار می‌‌گویم، تو را

می‌کشند اینجا به قصد انتقام

 

با لب خونین تمنا می‌کنم

تا کسی بر تو رساند این پیام:

 

بین این نامردها جای تو نیست

پای خود مگذار اینجا، والسلام

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×