- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۰/۲۷
- بازدید: ۲۴۹۴
- شماره مطلب: ۸۴۳
-
چاپ
به جای پنبه سر شیشه را به بوسه ببند
فراز منبر دستت، کلیم خواهم شد
زبان بگیر که من هم دونیم خواهم شد
به گیسوان رقیه قسم که پشت سرت
نمازخوان اذان نسیم خواهم شد
به نص آیۀ ایاک نعبد تو قسم
به امتداد سنان، مستقیم خواهم شد
مرا ز شیر گرفتند و زود فهمیدم
که از لبت چو برادر سهیم خواهم شد
به جای پنبه سر شیشه را به بوسه ببند
که من ز بوسه شرابی عظیم خواهم شد
فراز کرببلا خوبتر نشانم ده
چرا که تا به قیامت کریم خواهم شد
رهت به طشت چو افتاد، یاد ماهم باش
اگر چه پیش سرتو مقیم خواهم شد
نوشتهاند که قبرم به روی سینۀ توست
نوشتهاند به سینا، کلیم خواهم شد
اگر چه ناز نخواهم نمود بعد از این
مرا ببوس که من هم یتیم خواهم شد
-
سلطان کربلا حسن است
دعای زندهدلان صبح و شام یا حسن است
که موی تیره و روی سپید با حسن است
حسین میشنوم هرچه یاحسن گویم
دو کوه هست ولی کوه بیصدا حسن است -
شور و شیرین
به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید
ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا
-
حاصل عمر
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد
-
بساط گریه
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزردۀ گزند مباد»
شنیدهام که گدا موج میزند به درت
سرای جود تو خالی ز مستمند مباد
به جای پنبه سر شیشه را به بوسه ببند
فراز منبر دستت، کلیم خواهم شد
زبان بگیر که من هم دونیم خواهم شد
به گیسوان رقیه قسم که پشت سرت
نمازخوان اذان نسیم خواهم شد
به نص آیۀ ایاک نعبد تو قسم
به امتداد سنان، مستقیم خواهم شد
مرا ز شیر گرفتند و زود فهمیدم
که از لبت چو برادر سهیم خواهم شد
به جای پنبه سر شیشه را به بوسه ببند
که من ز بوسه شرابی عظیم خواهم شد
فراز کرببلا خوبتر نشانم ده
چرا که تا به قیامت کریم خواهم شد
رهت به طشت چو افتاد، یاد ماهم باش
اگر چه پیش سرتو مقیم خواهم شد
نوشتهاند که قبرم به روی سینۀ توست
نوشتهاند به سینا، کلیم خواهم شد
اگر چه ناز نخواهم نمود بعد از این
مرا ببوس که من هم یتیم خواهم شد