- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۱۳۰۴
- شماره مطلب: ۸۳۲۸
-
چاپ
جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم
عباس آمده است و علی اکبر آمده است
وقتی رباب هست، علی اصغر آمده است
جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم
اینجا برادری است که با خواهر آمده است
یک سو رسیده لشگری از کوفه سی هزار
یک سو عزیز فاطمه بی لشگر آمده است
صفین دیدهاند که با دیدن حسین
آه از نهاد این همه لشگر برآمده است
از بس شبیه، هرکه رسیده است گفته است
ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است
حرف از فدک که نه! سخن از غصب مهریه است
با بچههای فاطمه آبآور آمده است
گیرم فرات بخل کند، چشم ما که هست
رودی کشیدهایم که از کوثر آمده است
زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت
اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است
شاید به شام میرسد این ره که هر زنی
در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است
-
گنجینۀ اسرار
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد
شور و حالم قیل و قال کوچه و بازار شد
هرکسی عمّان نخواهد شد مگر در خانهات
در حرم بودم، دلم گنجینۀ اسرار شد
-
ارث قبیله
ارث قبیله است که هرکس جوانتر است
مویش سفید گشته و قدش کمانتر است
این بیست و پنج سال که سنی نمیشود
اما بهار عمر شما پر خزانتر است
-
نور واحد
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه! دور از آب تو ماندی حسین هم
پیر و جوان نداشت، که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم
-
عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست
بشنو از من، دارم از یارم حکایت میکنم
سینهای دارم کز آن شرح محبت میکنم
هر جوانی را دلی هر عاشقی را سینهای است
من دلی دارم که آن را وقف هیئت میکنم
جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم
عباس آمده است و علی اکبر آمده است
وقتی رباب هست، علی اصغر آمده است
جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم
اینجا برادری است که با خواهر آمده است
یک سو رسیده لشگری از کوفه سی هزار
یک سو عزیز فاطمه بی لشگر آمده است
صفین دیدهاند که با دیدن حسین
آه از نهاد این همه لشگر برآمده است
از بس شبیه، هرکه رسیده است گفته است
ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است
حرف از فدک که نه! سخن از غصب مهریه است
با بچههای فاطمه آبآور آمده است
گیرم فرات بخل کند، چشم ما که هست
رودی کشیدهایم که از کوثر آمده است
زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت
اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است
شاید به شام میرسد این ره که هر زنی
در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است