- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۳۰۷۴
- شماره مطلب: ۸۳۰۸
-
چاپ
آتش حرام گشته به پروانۀ حسین
ما را کشاندهاند به میخانۀ حسین
تا مستمان کنند ز پیمانۀ حسین
پروا نمیکنیم از آتش، حسین هست
آتش حرام گشته به پروانۀ حسین
دست تو سرپرستی ما را سپردهاند
ما را گذاشتند دم خانۀ حسین
«حب الحسین اجننی» ای عاقلان شهر
یعنی شدیم ما همه دیوانۀ حسین
نام رقیه است که «باب الحسین» ماست
سوگند میخوریم به دردانۀ حسین
جان همان سه ساله مرا کربلا ببر
منعم مکن به خاطر ریحانۀ حسین
-
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
کنج خرابه، سوخته موی مرا ببوس
تو محرمانه سرّ مگوی مرا ببوس
مثل لب تو خورده ترک دور چشم من
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
-
تربتی از کربلای تو برای من بس است
شمع هستم در عزای تو، برای من بس است
اشک میریزم برای تو، برای من بس است
من به هر چیزی که دادی و ندادی راضیام
تا ابد هستم گدای تو، برای من بس است
-
مادر شهید
جز این دو میوۀ قلبم ثمر نداشتهام
ببخش اگر که پسر بیشتر نداشتهام
برای اینکه شبیه تو بی کفن باشند
برایشان کفن از خانه برنداشتهام
-
اینها دو بال جعفر طیار هستند
یک لحظه بی تو فکر آسایش نکردم
پنجاه سال است از تو یک خواهش نکردم
یک عمر روی حرف تو چیزی نگفتم
این بار میخواهم به پای تو بیفتم
آتش حرام گشته به پروانۀ حسین
ما را کشاندهاند به میخانۀ حسین
تا مستمان کنند ز پیمانۀ حسین
پروا نمیکنیم از آتش، حسین هست
آتش حرام گشته به پروانۀ حسین
دست تو سرپرستی ما را سپردهاند
ما را گذاشتند دم خانۀ حسین
«حب الحسین اجننی» ای عاقلان شهر
یعنی شدیم ما همه دیوانۀ حسین
نام رقیه است که «باب الحسین» ماست
سوگند میخوریم به دردانۀ حسین
جان همان سه ساله مرا کربلا ببر
منعم مکن به خاطر ریحانۀ حسین