- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۲۸۴۵
- شماره مطلب: ۷۸۹۷
-
چاپ
نشستهام ز سرشکم گلاب میگیرم
دوباره روضۀ با آب و تاب میگیرم
من از مراثیام آخر جواب میگیرم
سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید
عزا برای تو با آفتاب میگیرم
پر است چهرهام از روضههای مکشوفه
ولی ز چشم تو بابا حجاب میگیرم
نشستهام که برای سر تو گریه کنم
عزا برای سرت با رباب میگیرم
خدا کند که سرت را سوی نجف ببرند
برای تو کمک از بوتراب میگیرم
برای شستن زلفت که دست شمر افتاد
نشستهام ز سرشکم گلاب میگیرم
من انتقام تو را از تنور و خاکستر
من انتقام تو را از شراب میگیرم
من از شنیدن لفظ کنیز بیزارم
من از شنیدن آن اضطراب میگیرم
شبیه آینهام، که هزار تکه شدم
شکستهام، سوی مرگم شتاب میگیرم
-
جاری ز سر انگشت تو آب حیات است
یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل
ای قبله گاه شاعر بیدل، اباالفضل!
الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!
یا دائم الفضل علی السائل، اباالفضل
-
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
وقتی به جان شاخۀ طوبی خزان افتاد
اشک خدا باران شد و از آسمان افتاد
خون دلت ریشه دوانده بین خاک طوس
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
-
کبوتر حرمش، اشک ذوالجناح نداشت
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت
-
عطر سیب
در حرم پیچید عطر سیب، زائر فیض برد
هرکسی در بارگاهت بود، حاضر فیض برد
با بیان روضههایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
نشستهام ز سرشکم گلاب میگیرم
دوباره روضۀ با آب و تاب میگیرم
من از مراثیام آخر جواب میگیرم
سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید
عزا برای تو با آفتاب میگیرم
پر است چهرهام از روضههای مکشوفه
ولی ز چشم تو بابا حجاب میگیرم
نشستهام که برای سر تو گریه کنم
عزا برای سرت با رباب میگیرم
خدا کند که سرت را سوی نجف ببرند
برای تو کمک از بوتراب میگیرم
برای شستن زلفت که دست شمر افتاد
نشستهام ز سرشکم گلاب میگیرم
من انتقام تو را از تنور و خاکستر
من انتقام تو را از شراب میگیرم
من از شنیدن لفظ کنیز بیزارم
من از شنیدن آن اضطراب میگیرم
شبیه آینهام، که هزار تکه شدم
شکستهام، سوی مرگم شتاب میگیرم