- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۲۰۸۳
- شماره مطلب: ۷۸۹۵
-
چاپ
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
با وجودی که پدرجان گله خیلی دارم
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
وسط آن همه اسباب جسارت بر ما
نفرت از سلسله و هلهله خیلی دارم
قد کشیدم بزنم بوسه به رویت بر نی
دیدم از گونۀ تو فاصله خیلی دارم
عقب افتادنم از قافله زجرآور شد
گفتم ای زجر نزن، آبله خیلی دارم
باعث زحمت جمع اسرا من بودم
خجلت از عمه در این قافله خیلی دارم
با وجودی که سر از پیکر تو شمر برید
من شکایت ولی از حرمله خیلی دارم
-
اوج سر به راهی
ما را طبیب حاذق، بیمار میپسندد
بیمار چشم خود را، تبدار میپسندد
فرمود با اشاره، بعد از دو استخاره
یک بار مست و یک بار، هوشیار میپسندد
-
شاهطلب
ذکر حرم توست که گل کرده به لبها
پس گوش بکن نالۀ «آقا بطلب» ها
تنبیه نکن، گر چه بدم، گر چه سیاهم
محتاج نوازش شدهام جای غضبها
-
مثل زمزم
ما در عزایت مثل زمزم گریه کردیم
گاهی شدید و گاه نم نم گریه کردیم
گاهی تک و تنها میان خلوت اما
اغلب میان روضه با هم گریه کردیم
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
با وجودی که پدرجان گله خیلی دارم
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
وسط آن همه اسباب جسارت بر ما
نفرت از سلسله و هلهله خیلی دارم
قد کشیدم بزنم بوسه به رویت بر نی
دیدم از گونۀ تو فاصله خیلی دارم
عقب افتادنم از قافله زجرآور شد
گفتم ای زجر نزن، آبله خیلی دارم
باعث زحمت جمع اسرا من بودم
خجلت از عمه در این قافله خیلی دارم
با وجودی که سر از پیکر تو شمر برید
من شکایت ولی از حرمله خیلی دارم