- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۷۸۰۳
- شماره مطلب: ۷۸۸۴
-
چاپ
امیری حسین و نعم الامیر
بتاب ای رخت مهر و ماه منیر
بده رخصت رزممان ای امیر
که هستیم از زندگی هر دو سیر
به روی سر ما تو قرآن بگیر
دو طفلان زینب به عشقت اسیر
امیری حسین و نعم الامیر
ز مردانگی آبرو بردهاند
دل کودکان تو آزردهاند
زنان حرم غصهها خوردهاند
نه، طفلان زینب مگر مردهاند؟
فدای تو گردیم مانند شیر
امیری حسین و نعم الامیر
به این پیکر خستهمان جان تویی
عدو هست سیراب و عطشان تویی
نگهدار ما بین میدان تویی
خیام حرم را نگهبان تویی
بود ذکر تو چون دعای مجیر
امیری حسین و نعم الامیر
ز آه و غم و غصه آکندهایم
حسین جان! دل از زندگی کندهایم
علیاکبرت رفت، شرمندهایم
علیاصغرت تشنه، ما زندهایم
نه یک جرعه آب و نه یک قطره شیر
امیری حسین و نعم الامیر
مخور غصه بعد از علیاکبرت
چو پروانه هستیم دور و برت
دو تا پیشمرگ تو و خواهرت
بگردان تو ما را به دور سرت
سپر پیش دشنه، سپر پیش تیر
امیری حسین و نعم الامیر
چو حیدر عدو را عقب راندهایم
تن دشمنت سخت لرزاندهایم
و تا پای جان پای تو ماندهایم
رجز با فنون علی خواندهایم
که دارد عدو کینهها از غدیر
امیری حسین و نعم الامیر
برای تو باید که خون داد خون
دگر موقع رزم ما شد کنون
خجالت نکش غم اگر شد فزون
که مادر نیاید ز خیمه برون
اگر چه ز غصه شود زود پیر
امیری حسین و نعم الامیر
مخور غصه، بد میشود حال ما
دعای تو مولاست دنبال ما
به سنگ جفا بشکند بال ما
خداوند عالم به احوال ما
سمیع بصیر علیم خبیر
امیری حسین و نعم الامیر
تو آرامش سینههایی حسین
تو هستی که خون خدایی حسین
فدای تو این دو فدایی حسین
نبینیم داغ تو دایی حسین
لب تشنهات خشک مثل کویر
امیری حسین و نعم الامیر
فدای سرت، جسم ما پرپرت
سرت دور میگردد از پیکرت
صدا میزند بارها مادرت
تو را کنج گودال، بالا سرت
کفن میشود پیکرت با حصیر
امیری حسین و نعم الامیر
نباشیم بعد از شما بهتر است
کنار تو بر نیزهها بهتر است
به راه تو زخم از شفا بهتر است
ز شام بلا کربلا بهتر است
امان از نگاه عدو در مسیر
امیری حسین و نعم الامیر
-
حق نمک
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند؟
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسر تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن، بر تو هم جفا کردند
-
شاه وفا
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پای روضه و منبر نشاندیم
-
تو کشتۀ مصائب کرببلا شدی
نقل چهار سالگیات، نقل کربلاست
این جمله خود به خود به خدا ختم روضههاست
ای که امام پنجم مظلوم شیعهای
ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست
-
روضۀ دمادم
با روضۀ دمادم تو گریه میکنم
ای با مرام! با دم تو گریه میکنم
هر بار من به ماتم تو گریه کردهام
این بار هم به ماتم تو گریه میکنم
امیری حسین و نعم الامیر
بتاب ای رخت مهر و ماه منیر
بده رخصت رزممان ای امیر
که هستیم از زندگی هر دو سیر
به روی سر ما تو قرآن بگیر
دو طفلان زینب به عشقت اسیر
امیری حسین و نعم الامیر
ز مردانگی آبرو بردهاند
دل کودکان تو آزردهاند
زنان حرم غصهها خوردهاند
نه، طفلان زینب مگر مردهاند؟
فدای تو گردیم مانند شیر
امیری حسین و نعم الامیر
به این پیکر خستهمان جان تویی
عدو هست سیراب و عطشان تویی
نگهدار ما بین میدان تویی
خیام حرم را نگهبان تویی
بود ذکر تو چون دعای مجیر
امیری حسین و نعم الامیر
ز آه و غم و غصه آکندهایم
حسین جان! دل از زندگی کندهایم
علیاکبرت رفت، شرمندهایم
علیاصغرت تشنه، ما زندهایم
نه یک جرعه آب و نه یک قطره شیر
امیری حسین و نعم الامیر
مخور غصه بعد از علیاکبرت
چو پروانه هستیم دور و برت
دو تا پیشمرگ تو و خواهرت
بگردان تو ما را به دور سرت
سپر پیش دشنه، سپر پیش تیر
امیری حسین و نعم الامیر
چو حیدر عدو را عقب راندهایم
تن دشمنت سخت لرزاندهایم
و تا پای جان پای تو ماندهایم
رجز با فنون علی خواندهایم
که دارد عدو کینهها از غدیر
امیری حسین و نعم الامیر
برای تو باید که خون داد خون
دگر موقع رزم ما شد کنون
خجالت نکش غم اگر شد فزون
که مادر نیاید ز خیمه برون
اگر چه ز غصه شود زود پیر
امیری حسین و نعم الامیر
مخور غصه، بد میشود حال ما
دعای تو مولاست دنبال ما
به سنگ جفا بشکند بال ما
خداوند عالم به احوال ما
سمیع بصیر علیم خبیر
امیری حسین و نعم الامیر
تو آرامش سینههایی حسین
تو هستی که خون خدایی حسین
فدای تو این دو فدایی حسین
نبینیم داغ تو دایی حسین
لب تشنهات خشک مثل کویر
امیری حسین و نعم الامیر
فدای سرت، جسم ما پرپرت
سرت دور میگردد از پیکرت
صدا میزند بارها مادرت
تو را کنج گودال، بالا سرت
کفن میشود پیکرت با حصیر
امیری حسین و نعم الامیر
نباشیم بعد از شما بهتر است
کنار تو بر نیزهها بهتر است
به راه تو زخم از شفا بهتر است
ز شام بلا کربلا بهتر است
امان از نگاه عدو در مسیر
امیری حسین و نعم الامیر
عالی بود ممنون از توجه شما به امام حسین(ع)