- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۳۸۶۴
- شماره مطلب: ۷۷۶۰
-
چاپ
قطره بودم، در حریم کربلا دریا شدم
راه را گم کردهام، آواره و تنها شدم
یاد آقایم نبودم، غرق در دنیا شدم
دل سپردم به همه، الا عزیز فاطمه
حق من بوده دچار غصه و غمها شدم
روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد
گریه کرد آقا برایم، چون که بی تقوا شدم
با تمام بی وفاییها مرا رسوا نکرد
در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم
تا زمین خوردم فقط، آقا به فریادم رسید
زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم
دیدگانم تر شده حالا که بین روضهام
مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم
آرزو دارم شب جمعه کنار علقمه
من ببینم میهمان سفرۀ سقا شدم
صحن عباس و حسین، اصلا بهشت نوکر است
قطره بودم، در حریم کربلا دریا شدم
دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو
نیستی در پیش من، آوارۀ صحرا شدم
-
بعد مشهد، سفر کرببلا میچسبد
کم نکن سایۀ لطفت ز سرم آقاجان
گرچه من جنس خرابم، بخرم آقاجان
آنقدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
از غم و غصۀ تو بی خبرم آقاجان
-
بوسه بر شش گوشه با چشمان تر مانده هنوز
ذکر استغفارهایم بی اثر مانده هنوز
یک نگاهی کن گدایت پشت در مانده هنوز
گریهها کردم ز دوریات ولی آقای من
بندۀ بیچاره از تو بی خبر مانده هنوز
قطره بودم، در حریم کربلا دریا شدم
راه را گم کردهام، آواره و تنها شدم
یاد آقایم نبودم، غرق در دنیا شدم
دل سپردم به همه، الا عزیز فاطمه
حق من بوده دچار غصه و غمها شدم
روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد
گریه کرد آقا برایم، چون که بی تقوا شدم
با تمام بی وفاییها مرا رسوا نکرد
در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم
تا زمین خوردم فقط، آقا به فریادم رسید
زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم
دیدگانم تر شده حالا که بین روضهام
مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم
آرزو دارم شب جمعه کنار علقمه
من ببینم میهمان سفرۀ سقا شدم
صحن عباس و حسین، اصلا بهشت نوکر است
قطره بودم، در حریم کربلا دریا شدم
دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو
نیستی در پیش من، آوارۀ صحرا شدم