- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۲۱۶۶
- شماره مطلب: ۷۷۱۹
-
چاپ
این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست؟
عشق علی، نماز علی، کوثر علی
آمد نشست امّ ابیها برِ علی
کُفواً أحد بخوان و بگو همسر علی
«پهلوی توست گوهر انگشتر علی
یار همه علی و تویی یاور علی»
گیرم که دستهای یدُ الله بسته است
گیرم غرور فاتح خیبر شکسته است
گیرم که ذوالفقار به ماتم نشسته است
«لبخند تو بشارت دل های خسته است
ای شادمانی دل غم پرور علی»
ای چشم بسته بر همه دنیا و هست و نیست
پلکی بزن که چشم خداوند خون گریست
«این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست»
«در آینه خداست و غیر از خدای نیست
چشمان توست آینۀ دیگر علی»
از إنّما یُرید صدای کرم رسید
افلاک را ز قصۀ لولاک دم رسید
آیات شاد سورۀ رحمان به غم رسید
«در یک طلوع گرم، دو دریا به هم رسید
دریاترت علی و تو دریاتر علی»
ساقی کنار باده و باده به ساغر است
ساغر در انتظار قدوم پیمبر است
پیغمبری که عاشق لبخند دختر است
«چشمان تو زلالتر از حوض کوثر است
این اشک کیست میچکد از کوثر علی؟»
آیا بهار سوختهام را مزار نیست؟
در سینههای غمزدۀ بی قرار نیست؟
در قلبهای خستۀ چشم انتظار نیست؟
«در این دیار گشتم و در این دیار نیست
کو ای نسیم، عطر گل پرپر علی؟»
-
دل شرمنده
طبیب را تو بیاری، حبیب را تو بخوانی
دلم غریب؛ خوشا این غریب را تو بخوانی
دعای این دل شرمنده مستجاب نگردد
مگر که آیۀ «أمّن یُجیب» را تو بخوانی
-
مغرورتر از قلۀ در ابر خفته
صحرا به صحرا باد و توفان موج میزد
آنجا بیابان در بیابان موج میزد
با پشتههای ماسۀ در شن نهفته
مغرورتر از قلۀ در ابر خفته
-
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه میشد؟
بر گردۀ خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است، چه در خلوت شب داشت؟
شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست؟
عشق علی، نماز علی، کوثر علی
آمد نشست امّ ابیها برِ علی
کُفواً أحد بخوان و بگو همسر علی
«پهلوی توست گوهر انگشتر علی
یار همه علی و تویی یاور علی»
گیرم که دستهای یدُ الله بسته است
گیرم غرور فاتح خیبر شکسته است
گیرم که ذوالفقار به ماتم نشسته است
«لبخند تو بشارت دل های خسته است
ای شادمانی دل غم پرور علی»
ای چشم بسته بر همه دنیا و هست و نیست
پلکی بزن که چشم خداوند خون گریست
«این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست»
«در آینه خداست و غیر از خدای نیست
چشمان توست آینۀ دیگر علی»
از إنّما یُرید صدای کرم رسید
افلاک را ز قصۀ لولاک دم رسید
آیات شاد سورۀ رحمان به غم رسید
«در یک طلوع گرم، دو دریا به هم رسید
دریاترت علی و تو دریاتر علی»
ساقی کنار باده و باده به ساغر است
ساغر در انتظار قدوم پیمبر است
پیغمبری که عاشق لبخند دختر است
«چشمان تو زلالتر از حوض کوثر است
این اشک کیست میچکد از کوثر علی؟»
آیا بهار سوختهام را مزار نیست؟
در سینههای غمزدۀ بی قرار نیست؟
در قلبهای خستۀ چشم انتظار نیست؟
«در این دیار گشتم و در این دیار نیست
کو ای نسیم، عطر گل پرپر علی؟»