مشخصات شعر

همسایۀ چشمان شما

مستحقم، بده در راه خدا آقاجان

آمدم باز به امید شما آقاجان

 

دست تنگم به امید کرمت آمده‌ام

رحم کن بر من افتاده ز پا، آقاجان

 

اهل ایرانم و همسایۀ چشمان شما

حق آب و گل ما هست به جا، آقاجان؟

 

فقط اینجاست که رویم به گدایی باز است

داده‌ای بس که خودت رو به گدا، آقاجان

 

گرۀ آخرتم دست تو را می‌بوسد

مکن آن روز فراموش مرا، آقاجان

 

سر سال است و من خرجی خود می‌خواهم

بعد دو ماه غم و اشک و عزا، آقاجان

 

من به این آب و هوا انس گرفتم اما

چه کنم با هوس کرببلا، آقاجان؟

 

کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت

مثل پروانۀ در باد رها، آقاجان

 

با همان لهجۀ پاک پدری می‌گویم

«قربون کفترای صحن رضا، آقاجان»

 

همسایۀ چشمان شما

مستحقم، بده در راه خدا آقاجان

آمدم باز به امید شما آقاجان

 

دست تنگم به امید کرمت آمده‌ام

رحم کن بر من افتاده ز پا، آقاجان

 

اهل ایرانم و همسایۀ چشمان شما

حق آب و گل ما هست به جا، آقاجان؟

 

فقط اینجاست که رویم به گدایی باز است

داده‌ای بس که خودت رو به گدا، آقاجان

 

گرۀ آخرتم دست تو را می‌بوسد

مکن آن روز فراموش مرا، آقاجان

 

سر سال است و من خرجی خود می‌خواهم

بعد دو ماه غم و اشک و عزا، آقاجان

 

من به این آب و هوا انس گرفتم اما

چه کنم با هوس کرببلا، آقاجان؟

 

کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت

مثل پروانۀ در باد رها، آقاجان

 

با همان لهجۀ پاک پدری می‌گویم

«قربون کفترای صحن رضا، آقاجان»

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×