- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۵۱۸۹
- شماره مطلب: ۷۶۶۲
-
چاپ
اشک دیدۀ زینب
امشب سیاه، خیمۀ هفت آسمان شده
آثار مرگ در رخ مولا عیان شده
امشب طبیب هم به علی گریه میکند
تنها نه اشک دیدۀ زینب روان شده
طفلان کوفه شیر نیارید بر علی
کو عازم سفر به ریاض جنان شده
امشب شود به خلد، هم آغوش مصطفی
سرو قدی که از غم زهرا کمان شده
ای نخلها به جای رطب خون دل دهید
زیرا که لالهزار ولایت خزان شده
امشب به یاد شیر خدا سفرۀ غذا
در هر خرابه سفرۀ بی آب و نان شده
قنبر تو هم بلال شو و یک اذان بگو
کامشب سیه به دیدۀ زینب، جهان شده
هر شب اذان شیر خدا بود و کوفه بود
امشب خروش کوفه، صدای اذان شده
با خون او به خاک مصلی نوشتهاند
محراب، قتلگاه امام زمان شده
«میثم» غم علی نتوان گفت یا نوشت
کار از قلم گذشته و اعجز، بیان شده
-
بر حال حسین گریه کردم
ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقان بیدار
ای سنگ نشان کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار
-
صفایی ز آب فراتم بده
خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبلهام در نماز
-
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
مرغ سحرم دانۀ اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
-
حج عبّاس تو در علقمه بود
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانۀ امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
اشک دیدۀ زینب
امشب سیاه، خیمۀ هفت آسمان شده
آثار مرگ در رخ مولا عیان شده
امشب طبیب هم به علی گریه میکند
تنها نه اشک دیدۀ زینب روان شده
طفلان کوفه شیر نیارید بر علی
کو عازم سفر به ریاض جنان شده
امشب شود به خلد، هم آغوش مصطفی
سرو قدی که از غم زهرا کمان شده
ای نخلها به جای رطب خون دل دهید
زیرا که لالهزار ولایت خزان شده
امشب به یاد شیر خدا سفرۀ غذا
در هر خرابه سفرۀ بی آب و نان شده
قنبر تو هم بلال شو و یک اذان بگو
کامشب سیه به دیدۀ زینب، جهان شده
هر شب اذان شیر خدا بود و کوفه بود
امشب خروش کوفه، صدای اذان شده
با خون او به خاک مصلی نوشتهاند
محراب، قتلگاه امام زمان شده
«میثم» غم علی نتوان گفت یا نوشت
کار از قلم گذشته و اعجز، بیان شده