- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۸۴۱
- شماره مطلب: ۷۶۴۳
-
چاپ
دلتنگ ربنا
ماه خدا برای تو دلتنگ میشوم
یکسال در هوای تو دلتنگ میشوم
هر روز وقت مغرب و هنگامۀ اذان
با یاد ربنای تو دلتنگ میشوم
دارند سفرههای تو را جمع میکنند
با دوری از فضای تو دلتنگ میشوم
سی، نیمه شب دعای سحر را شنیدهام
ای ماه، بی دعای تو دلتنگ میشوم
نزدیکتر شدم به ابالفضل با عطش
پس بهر روزههای تو دلتنگ میشوم
این حال خوش که سرزده در تار و پود من
ای کاش ماندگار شود در وجود من
تا اسمه دواست، دوا را گرفتهایم
تا ذکره شفاست، شفا را گرفتهایم
این رحمت خداست که یاری نموده تا
دامان لطف شیر خدا را گرفتهایم
شکر خدا که نیمۀ ماه خدا به لب
ذکر کریم آل عبا را گرفتهایم
با یاد لحظه لحظۀ ارباب بی کفن
حتما برات کرببلا را گرفتهایم
والله این بزرگترین افتخار ماست
از دست او نشان گدا را گرفتهایم
داریم امید اینکه خدایی شدیم ما
تا سال بعد کرببلایی شدیم ما
وقت وداع با تو به هر حال میرسد
ماه خدا چه زود به شوال میرسد
این بنده با گناه به ماه خدا رسید
حالا به عید فطر سبکبال میرسد
شبهای قدر حال و هوایی عجیب داشت
شاید عزیز فاطمه امسال میرسد
شاید به کربلا نرسد دست ما دگر
اما به دامن علی و آل میرسد
فرقی نمیکند رمضان یا محرم است
هر جا رویم روضه به گودال میرسد
با چکمهای به پا و سپس خنجری به دست
در پیش چشم فاطمه بر سینهاش نشست
-
حق نمک
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند؟
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسر تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن، بر تو هم جفا کردند
-
شاه وفا
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پای روضه و منبر نشاندیم
-
تو کشتۀ مصائب کرببلا شدی
نقل چهار سالگیات، نقل کربلاست
این جمله خود به خود به خدا ختم روضههاست
ای که امام پنجم مظلوم شیعهای
ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست
-
روضۀ دمادم
با روضۀ دمادم تو گریه میکنم
ای با مرام! با دم تو گریه میکنم
هر بار من به ماتم تو گریه کردهام
این بار هم به ماتم تو گریه میکنم
دلتنگ ربنا
ماه خدا برای تو دلتنگ میشوم
یکسال در هوای تو دلتنگ میشوم
هر روز وقت مغرب و هنگامۀ اذان
با یاد ربنای تو دلتنگ میشوم
دارند سفرههای تو را جمع میکنند
با دوری از فضای تو دلتنگ میشوم
سی، نیمه شب دعای سحر را شنیدهام
ای ماه، بی دعای تو دلتنگ میشوم
نزدیکتر شدم به ابالفضل با عطش
پس بهر روزههای تو دلتنگ میشوم
این حال خوش که سرزده در تار و پود من
ای کاش ماندگار شود در وجود من
تا اسمه دواست، دوا را گرفتهایم
تا ذکره شفاست، شفا را گرفتهایم
این رحمت خداست که یاری نموده تا
دامان لطف شیر خدا را گرفتهایم
شکر خدا که نیمۀ ماه خدا به لب
ذکر کریم آل عبا را گرفتهایم
با یاد لحظه لحظۀ ارباب بی کفن
حتما برات کرببلا را گرفتهایم
والله این بزرگترین افتخار ماست
از دست او نشان گدا را گرفتهایم
داریم امید اینکه خدایی شدیم ما
تا سال بعد کرببلایی شدیم ما
وقت وداع با تو به هر حال میرسد
ماه خدا چه زود به شوال میرسد
این بنده با گناه به ماه خدا رسید
حالا به عید فطر سبکبال میرسد
شبهای قدر حال و هوایی عجیب داشت
شاید عزیز فاطمه امسال میرسد
شاید به کربلا نرسد دست ما دگر
اما به دامن علی و آل میرسد
فرقی نمیکند رمضان یا محرم است
هر جا رویم روضه به گودال میرسد
با چکمهای به پا و سپس خنجری به دست
در پیش چشم فاطمه بر سینهاش نشست